task folder

blogsky

task folder

blogsky

جغرافیا

درس اول – برای آموختن جغرافیا از چه وسایلی استفاده می شود؟

کره جغرافیایی:
کره ی جغرافیایی مدل کوچک شده ی کره ی زمین است. روی کره جغرافیایی خشکی ها و آب ها را می توان مشاهده کرد. خشکی های روی زمین (قاره ها) ، اقیانوس ها، چگونگی ارتباط مردم جهان با یکدیگر از راه دریا، محل قطب شما و جنوب، محل خط استوا و چگونگی تقسیم شدن زمین به دو نیم کره شمالی و جنوبی، نصف النهارها و چگونگی تقسیم شدن زمین به دو نیمکره شرقی و غربی و بسیاری اطلاعات دیگر را می توان از طریق کره جغرافیایی بدست آورد.

نقشه چیست؟

 

کره ی جغرافیایی اگر چه شکل کره ی زمین را به خوبی نشان می دهد اما همه ی جزئیات را نمی توان بر روی آن نمایش داد. چرا ؟ چه مشکلی پیش می آید اگر کره ی جغرافیایی جزئیات زیادی را نشان بدهد؟ برای مشاهده دقیق تر موضوعات جغرافیایی از وسیله دیگری استفاده می کنند. این وسیله که در آموختن جغرافیا اهمیت بسیار زیادی دارد. «نقشه» است. نقشه تصویری است از سطح زمین که به نسبت مورد نیاز کوچک شده است. نقشه انواع مختلف دارد و جغرافی دان ها برای هر منظوری، نقشه ی خاص آن را تهیه می کنند. همان طور که در کلاس چهارم ابتدایی آموختید با استفاده از خطوط ساده می توانیم نقشه هایی از مدرسه، خانه، شهر یا روستای محل زندگی خود بکشیم.
امروزه برای تهیه نقشه های جغرافیایی از عکس های هوایی و ماهواره ای استفاده می کنند. فرض کنید سوار بالن شده اید.
از آن بالا زمین را چه طور می بینید؟ در عکسهای هوایی نیز سطح زمین همان طور دیده می شود.
بر روی نقشه های بزرگ از سطح یک کشور، رودها، جاده ها، زمین های کشاورزی، جنگل ها ، روستاها و ... مشخص می شوند برای مثال ، در این گونه نقشه ها ، کوه ها را به صورت دایره های متحدالمرکز نشان می دهند. جغرافی دانان از نقشه ها اطلاعات زیادی بدست می آورند و محل دقیق عوارض طبیعی مانند کوه، رود، جنگل و عوارض انسانی مانند ساختمان ها ، مزارع ، راه ها و پل ها را تشخیص می دهند.

 

 

انوع نقشه ها :

 

در جغرافیا برای داشتن هر موضوعی، نقشه ی خاصی تهیه می کنند. مثلاً ناهمواریها ، میزان بارندگی در یک منطقه، راه های یک کشور یا پراکندگی جمعیت و شهرها و روستاها را در نقشه های متفاوتی نمایش می دهند. به مجموعه ای از نقشه ها که در یک کتاب جمع آوری شده باشد، اطلس می گویند. اطلس ها در آموزش جغرافیا ارزش زیادی دارند.

فعالیت 4 – 1 - ص 9
1 – نام دو وسیله مطالعه درجغرافیا را بنویسید:

کره جغرافیایی – نقشه

2 – نقشه و کره ی جغرافیا چه تفاوت و چه شباهتی با هم دارند؟

هم کره و هم نقشه اطلاعات زیادی را در مورد پدیده ها و موضوع های جغرافیایی به ما می دهند، اما در نقشه می توان با مشاهده دقیق تری موضوعات را بررسی کرد و جزئیات بیشتری را نشان داد.

3 – کدام یک از اطلاعات زیر از کره جغرافیا و کدام اطلاعات از نقشه بهتر به دست می آید؟

1- کروی بودن زمین --> کره جغرافیا
2 – جزئیات پدیده های زمین --> نقشه
3- محل دقیق عوارض و پدیده ها --> نقشه
4 – چرخش زمین --> کره جغرافیا
5 – فاصله واقعی قاره آسیا از آمریکا --> نقشه

سؤال از متن درس :
1 – چه اطلاعاتی می توانیم از کره ی جغرافیایی بدست آوریم؟

خشکی های روی زمین، قاره ها، اقیانوس ها، چگونگی ارتباط مردم جهان از راه دریا، محل قطب شمال و جنوب، محل واقع شدن خط استوا و چگونگی تقسیم شدن زمین به دو نیم کره ی شمالی و جنوبی نصف النهارها و چگونگی تقسیم شدن زمین به دو نیم کره ی شرقی و غربی.

2 – کره ی جغرافیایی چه معایبی دارد؟

روی کره جغرافیایی نمی توان همه جزئیات را نمایش داد.

3 – مزیت نقشه بر کوه جغرافیایی چیست؟

بر روی نقشه می توان جزئیات را نشان داد و مشاهده ی دقیق تری از موضوعات جغرافیایی بدست آورد.

4 – بر روی یک نقشه کوه ها را به چه صورت نشان می دهند؟

دایره های متحدالمرکز

5 – برای تهیه نقشه ی ساده از یک کوه از.... بر روی آن کوه استفاده می کنند.

نقاط هم ارتفاع

6 – نقشه چیست؟

نقشه تصویری است از سطح زمین که به نسبت مورد نیاز کوچک شده است.

مصرف گرایی

مصرف گرایی چیست؟

به طور کل مصرف گرایی به معنی برابر دانستن خوشبختی شخصی با خرید دارایی های مادی و مصرف است.فرهنگ غلط مصرف گرایی یعنی استفاده از کالاها به منظور رفع نیاز ها و امیال.این عمل نه تنها شامل خرید کالا های مادی ، بلکه شامل خدمات نیز هست.فرهنگ غلط مصرف گرایی به شکل بی رویه و بیمارگونه یک آسیب اجتماعی و فرهنگی است که مستلزم شناخت علمی و سپس درمان اساسی و به عبارت دیگر برنامه ریزی است.و به گفته رهبر انقلاب اسلامی امام خمینی(ره)«:ایجاد فرهنگ مصرف‌زدگى، نقشه‌ای حساب‌شده و استعماری برای غارت و چپاول ثروت‌های دنیای اسلام است که به تبع آن، جوامع اسلامی از رشد و پیشرفت بی‌نصیب می‌مانند.»

عوامل ترویج مصرف گرایی

حال به تشریح یکی از عوامل مهم در مصرف گرایی می پردازیم.کودکان و نوجوانان!کودکان و نوجوانان از طریق تبلیغات تلویزیونی به فرهنگ غلط مصرف گرایی دامن می زنند.

تلویزیون نه برای سرگرم کردن ما که برای فروش کالا ها به ماست که به وجود آمده است . شغل کسانی که در تلویزیون کار می کنند، جلب توجه مردم است و تداوم این جلب توجه، تا جایی که بتوانند کالایی را تبلیغ کنند.

روزگاری، تبلیغات چی ها کودکان را به عنوان یک گروه جمعیتی نادیده می گرفتند اما امروزه کودکان و نوجوانان به بازار زده ترین نسل در تاریخ بشر تبدیل شده اند؛ چرا که آنها قدرت خرج کردن دارند؛ درآمدهای قابل خرج آنها بسیار هنگفت است. آنها در بزرگسالی در زمره مصرف کنندگان درخواهند آمد؛ هزینه هایی که صرف برنامه ریزی ذهن و نگرش آنها می شود، بعدها جواب خواهد داد.آنها بر تصمیمات والدین خود برای خرید کالاها تأثیر می گذارند، چرا که برای واداشتن یا ترغیب والدینشان به خرید کالاها و خدماتی خاص، شگردهای بسیاری دارند. کودکان در ازای هر پنج ساعت تماشای برنامه های تلویزیون های تجاری، یک ساعت آگهی تجاری تماشا می کنند. ما کودکانمان را به دست شرکت های تبلیغاتی سپرده ایم تا آنها را متقاعد کنند که گرسنه، خسته، زشت و نامحبوب هستند و باید برای تغییر دادن این وضع پول خرج کنند.

اکثر والدین در برابر تقاضاهای کودکانشان برای مصرف کالاها و خدمات، به زانو درمی آیند و تسلیم می شوند؛ چرا که آنها تمایل دارند خانواده ای با حجم کوچک تر و درآمدهای دو برابر داشته باشند و به تعویق انداختن تولد فرزندان بیشتر به زمانی در آینده، برای آنها به این معناست که تا آن زمان از درآمدهای قابل خرج کردن بیشتری بهره مند خواهند بود.

به طور کلی همه افراد کالا ها و اجناس خریداری شده خود را هم مصرف نمی کنند زیرا نیاز واقعی شان نبوده.ولی بر اٍثر تبلیغات زیاد و برای اینکه نشان بدهند از وجهه بالایی برخوردارند به هر قیمتی کالاها را در منزل و آشپزخانه ویترین می کنند(بعضا بدون اینکه کاربردشان را هم بدانند)تا در نظر دیگران متمول نشان داده شوند از این رو به تدریج مصرف گرایی افراطی جزیی از فرهنگ می شود.البته از نظر روانشناسی مصرف گرایی با عدم امنیت اقتصادی در افراد همراه است.عدم امنیت اقتصادی ،مصرف گرایی و میل به تجملات را تشدید می کند.نگرانی از کمبود ها باعث انبار کردن اجناس در کنج خانه می گردد.

 

منبع قانون

یکی از فعالیتها و اثرات اجتماعی و فرهنگی که هر نشریه ای می تواند و باید داشته باشد، آشنا نمودن و شناساندن حقوق فردی و اجتماعی اعضای جامعه است. حق و عدالت آرمان دیرینه بشر و آرزوی پرپیچ و تاب و زخم خوردۀ انسانها در طول تاریخ بوده است. مکاتب آسمانی و بشری سعی در احقاق آن و داعیه تشخیص آن را داشته اند .

اینکه حق چیست و چگونه احقاق می گردد ، بحثی است به درازای تایخ زندگی فردی و اجتماعی انسان و در این سیر مدید، اندیشمندان بزرگ در سرزمینهای مختلف گیتی به آن پرداخته اند در این مختصر نوشته هدف ، بازنگری به این اندیشه ها و بحث در ادامه آنها نیست ، سخن بر سر آن است که در جامعۀ ما با مختصات و مشخصات فرهنگی ، اقتصادی ، مذهبی ، سیاسی و اجتماعی خود حقوق فردی و اجتماعی ما چیست ؟

برای پاسخ به این پرسش الزاماً با رویکرد به شرح و قانون حاکم در جامعۀ ما که سابقۀ بزرگ فرهنگی نیز با آن در آمیخته باید به تحقق و بیان پرداخت. برای پاسخگویی به این سؤال که زندگی حقوقی ما در اجتماع چگونه است و چه اصول و فروعی دارد و حقوق ما چیست و هرگاه این حقوق مورد تعرض قرار گیرد چگونه باید به دفاع و احقاق حق پرداخت باید از این دیدگاه شروع کرد که حقوق منبع قانون است. یعنی هر آنچه که حق ماست ، می باید در قانون مجسم گردد نه هر آنچه که قانون معین نماید حق ما خواهد شد و اگر قانون از پرداختن به آن خوداری نمود دیگر حق ما نیست . البته منکر آن نیستم که برخی قوانین در اثر گذشت زمان و دارا شدن پشتوانه علمی خود برای افراد جامعه ایجاد حق می نماید.

این روزها در تمام محافل سیاسی و فرهنگی جامعۀ ما بحث از قانون و قانونگرایی و توجه به حقوق افراد جامعه می شود. قانون اساسی در اصل 19 اعلام می دارد :

« مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند از حقوق مساوی برخوردارند... » با وجود اینکه قانون اساسی ، تساوی در برابر قانون و برخورداری از حقوق مساوی را برای افراد جامعه به رسمیت شناخته اما از این موهبت قانونی متأسفانه بهره ای گرفته نمی شود زیرا اساس کار با عدم آشنایی مردم جامعۀ ما به حقوق و تکالیف خود معیوب است. اختصاراً برخی عوارض نامطوب عدم آشنایی به حقوق فردی و اجتماعی افراد جامعه را بر می شماریم.

1- کسی که با حقوق خود آشنا نیست برخورداری مساوی از حقوق قانونی در مقایسه با دیگران را حس نمی نماید. ای بسا بدنبال احقاق حقوق خود نیست زیرا از آن غافل است و هر چه را که دیگران برای او تعیین نموده اند حقوق خود می پندارد و بس.

2- کسی که با حقوق خود آشنا نیست توان مشارکت عمومی در زندگی اجتماعی را نخواهد داشت و اگر داشته، از کف خواهد داد.

3-کسی که به حقوق خود آشنا نیست به وظایف شخصی و نوعی خود نیز عمل          نمی نماید ، زیرا انجام وظایف را عهدۀ دیگران می داند و در نتیجه برای وی ادعاهای واهی و غیرقابل تطبیق با جامعه بوجود می آید. ادعاهای واهی برخوردهای فردی و اجتماعی خواهد کرد.

4-کسی که به حقوق خود آشنا نیست ، در برابر قانون مقاومت می نماید و در انجام وظایف قانونی و عرفی خود کوتاهی و تعلل می نماید.

5- کسی که به حقوق خود آشنا نیست، تعادل رفتار اجتماعی نیز در او بهم خورده و در برابر نیروهای اجتماعی که گاه قوانین مدون جامعۀ آنها را همراهی می کند واکنش نابجا نشان می دهد و در نتیجه در مقاطع کوتاه یا بلند زمانی با این نیروها در تعارض و تقابل قرار خواهد گرفت.

6- کسی که به حقوق خود آشنا نیست، امکان تغییر و همراهی با تغییرات از او سلب شده و در عوض اشتیاق به ادامۀ وضع سابق برای او روبه فزونی  می گذارد.

7- کسی که با حقوق خود آشنا نیست، میدان سوء استفاده نابکاران و جنایتکاران و ظالمان در برابر وی فراخ می گردد و امنیت اجتماعی وی دائم کاهش می یابد.

8- کسی که به حقوق خود آشنا نیست، قوانین و مقرراتی را که در جهت حقوق وی     می باشد نادیده انگاشته و از آن برخوردار نمی گردد و بناچار حمایت قانونی و امنیت قضایی وحقوقی را یا بدست نمی آورد یا اگر داشته باشد ازدست می دهد. اصل بیستم قانون اساسی ، افراد جامعه را بطور مساوی در حمایت قانون قرار می دهد. حمایت قانون بوسیله قانون اساسی تأمین گشته و چنان نیست که اشخاص با ارادۀ خود تحت حمایت قانون قرار گیرند ( مادۀ پنج قانون مدنی ) هیچکس نمی تواند بطور کلی حق تمتع و یا حق اجرای تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب نماید ( مادۀ 959 قانون مدنی ) .

9- توسعۀ عدم آشنایی به حقوق فردی و اجتماعی. دستگاه قانونگذاری را با عدم کفایت قوانین روبرو می سازد و ناچار با وجود قوانین موجود و مکفی رو به وضع قوانین دیگر برای جبران خلأهای کاذب قانونی می نماید (که البته خطر ابتلا به کیفری شدن اینگونه قوانین نیز بوجود خواهد آمد ).

چنانچه قانونی که حقوقی را برای مردم در زندگی فردی و اجتماعی شناخته است بلا استفاده مانده این تصور و فرض را بوجود می آورد که در آن مورد خلاء قانونی ایجاد گردیده است. لذا قوۀ قانونگذاری مجدداً به وضع قانونی جدید می پردازد که نیازی هم به  وضع آن نبوده است.

10- عدم آشنایی به حقوق فردی و اجتماعی، دستگاه قضایی را با  حجم سنگین کار و رسیدگی به دعاوی واهی و غیر واقعی به اطالۀ زمان دادرسی ، کشیده شدن مراحل بدوی به تجدید نظر بناحق ، کاهش دقت در کار قضاء و... و بسیاری عوارض سوء دیگر که مستقیماً دستگاه قضایی را نشانه می رود و مستهلک می سازد.

11- ایجاد فکر ظلم و حق کشی از طرف قانون عارضۀ دیگرعدم آشنایی با حقوق فردی و اجتماعی است، چه بسیار افرادی که در زندگی اجتماعی بعلت عدم شناخت از حقوق خود و آشنا نبودن به وظایف اجتماعی در مقابل حکم قاضی و دستگاه قضایی قرار       می گیرند و حکمی را که با رعایت تمام اصول و موازین حقوقی و قانونی صادر گردیده به نهایت ظلم و حق کشی می دانند در حالیکه قانون قبلاًبه آنها اتمام جهت نموده و جهل به قانون را مسموع ندانسته است. اصلی که نظامهای حقوقی جهان به آن وفا دارند.

12- منافع فردی و اجتماعی باید هم آهنگی و سنخیت داشته باشند. عدم آشنایی به حقوق فردی و اجتماعی میان منافع مزبور تعارض ایجاد نموده و موجب تضارب آنها می شود. فرد ، در زندگی اجتماعی گاه بر سر دو راهی قرار می گیرد، از یکطرف مصالح و منافع اجتماعی و از یک طرف منافع  فردی ، در حالیکه یکی از اهداف یک نظام حقوقی ایجاد تفاهم و تعادل میان منافع فردی و اجتماعی انسانهاست و بدون شک عدم آشنایی  به حقوق فردی و اجتماعی نیز موجب بیگانگی با این هماهنگی خواهد شد.

اگر چه عوارض عدم آشنایی به حقوق فردی و اجتماعی محدود به موارد فوق الذکر نیست، اهم این عوارض اغلب بدینگونه خود را نشان داده اند.

خروج بیمه ایران از لیست تحریم های اتحادیه اروپا


خروج بیمه ایران از لیست تحریم های اتحادیه اروپا
 
با رای دادگاهی در اتحادیه اروپا تحریم اعمال شده علیه 7 بانک و شرکت ایرانی لغو شد. چندی پیش اتحادیه اروپا این شرکت‌ها را به اتهام مشارکت در فعالیت‌های هسته‌ای ایران تحریم و اموال آنها را بلوکه کرده بود؛ اما اکنون دادگاه عمومی اروپا که دومین مرجع قضایی عالی رتبه در اروپا است تصریح کرده است: «اتحادیه اروپا نتوانسته شواهد کافی در مورد مشارکت این شرکت‌ها در فعالیت‌های هسته‌ای ایران ارائه دهد.» پست بانک، بانک توسعه صادرات، شرکت بیمه ایران، شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی ایران، بانک رفاه کارگران، بانک بین‌المل?ی پرشیا و شرکت کشتیرانی گودلاک از جمله این موسسات هستند.
البته گفته شده که حکم لغو تحریم‌های اعمال شده علیه این موسسات فورا اجرا نمی‌شود و شورای اروپا 2 ماه فرصت دارد تا درباره حکم صادر شده درخواست تجدید‌نظر بدهد. اما فضای کلی شکل‌گرفته در خصوص ایران بعد از انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری ایران، طرف‌های مذاکره‌کننده را به دادن فرصت بیشتر به ایران برای اعتماد‌سازی تشویق کرده است. در کنار این هفت شرکت ایرانی که از لیست تحریم‌ها خارج شده‌اند بانک ملی ایران و بانک ایران و اروپا (که سهامدار آن بانک صنعت و معدن، ملت و تجارت است)، همچنان تحت تحریم‌های غرب قرار دارند. اتحا?یه اروپا به درخواست لغو تحریم‌های اعمال شده توسط این دو نهاد پولی رسیدگی کرده است، اما این تحریم‌ها را فعلا موجه دانسته است؛ اما بهمن‌ماه سال گذشته بود که بانک ملت ایران بعد از دو سال نیم از فهرست بانک‌های تحریم‌شده اروپا خارج شد. به نظر می‌رسد با وجود برخی از تهدیدات بین‌المللی، فشار تحریم‌ها بر شرکت‌های ایرانی کاهش یافته است. براساس حکم دادگاه اروپا، از ناصر باطنی، رییس سابق شرکت کشتیرانی ایران هم که دو سال پیش در فهرست تحریم‌های اتحادیه اروپا قرار گرفت، رفع تحریم شده است. به گفته ناظران، تصمیم دادگاه ات?ادیه اروپا در لغو تحریم چند موسسه ایرانی تلاش غرب برای اعمال فشار بیشتر به ایران را به چالش کشیده است.

قانون اجتماعی

سیسیرون(106-43 ق,م) خطیب بزرگ روم شاید از نخستین متفکرانی باشد که پی برده بود جامعه نیز مانند طبیعت تابع قوانین است . مونتسکیو مفهوم قانون را بصورتی مخصوص در علوم اجتماعی طرح کرد , و با اعلام اینکه قوانین روابط ضروری ناشی از طبیعت اشیاء هستند مطالعه نهادهای اجتماعی را بر اساس مطالعه روابط دائمی موجود میان طبیعت انسان(با توجه به عوامل جسمانی و فکری انسانی ) و طبیعت اشیاء یعنی محیط استوار نمود.

در میان سایر دانشمندان نیز این فکر قوت گرفت که پدیده‌های اجتماعی همانند پدیده‌های فیزیکی و شیمیائی دارای قوانین خاص خود می‌باشد, البته لازم به توضیح است که قوانین فیزیکی جنبه قطعیت دارند ,در صورتیکه قوانین شیمیائی , مستلزم شرایط خاص و بویژه وجود مقادیر معین و قابلیت ترکیبی مواد است .در زیست شناسی این وابستگی شرایط افزایش می‌یابد, زیرا بازتابهای موجودات زنده متغیرند. چنانکه می‌دانیم در فیزیک تکرار شدن کامل یک امر فیزیکی همواره امکان دارد, یعنی مثلاً می‌توان در آزمایشگاهها تمام اعمال فیزیکی را تکرار کرد و به همان نتیجه معین می‌رسید ولی در علوم دیگر مثلاً زیست شناسی ممکن است طی مطالعه و تحقیق یک رشته پدیده‌ها برخورد شود که پس از تکرار آزمایش نتیجه معین و مورد نظر بدست نیاید, یعنی عوامل جدیدی از قبیل سازش با شرایط تازه , ایجاد حساسیت و نظایر آنها ممکن است در آزمایشهای مختلف محقق را از رسیدن به قوانین قطعی باز دارند.

همین دشواریها در زمینه علوم اجتماعی نیز پیش می‌آید, زیرا در اینجا نیز سروکار محقق با انسانها است و به همین علت قوانین اجتماعی مقید به شرایط زمانی و مکانی هستند بشرح زیر :

  • محدودیت زمانی قوانین اجتماعی:
از آنجا که جوامع بسرعت رو به تحول می‌روند. قوانین اجتماعی شامل مرور زمان گردیده و بنابراین با جمع آوری اطلاعات و مدارک لازم می‌توان پدیده‌های اجتماعی را در زمان معینی مطالعه کرد و روابط علی میان این روابط را ارائه نمود. نتایج بدست آمده بدنی ترتیب در درجه اول به زمان خاصی بستگی داشته و قابل تقسیم به زمان دیگری نمی‌باشند. در علوم تجربی قوانین علمی بدین صورت تابع زمان نبوده و بعنوان مثال وقتی که می‌گوئیم که آب درصد درجه حرارت به جوش می‌آید, این قانون در هر زمان در جو موجود و در سطح دریا قابل آزمایش و مقرون به حقیقت است.
  • محدودیت مکانی قوانین اجتماعی :
نتیجه گیریهای علمی در جامعه شناسی, دارای محدودیت مکانی بوده و بر خلاف علوم تجربی در سایر جوامع تعمیم نمی‌باشند, بعنوان مثال نتیجه گیری علمی یک محقق جامعه شناسی در باره یک پدیده اجتماعی در جامعه ایران قابل تعمیم به سایر کشورها نبوده و گاه حتی نتیجه گیری فقط قابل تعمیم به محدوده بسیار کوچکتری از جامعه آماری مورد مطالعه است . در علوم تجربی نتیجه گیریهای علمی غالباً قابل تعمیم بوده و در جوامع مختلف قابل انطباق می‌باشند. فی المثل قانون جوشیدن آب در صد درجه حرارت ارتباط به مکان خاصی نداشته و در تمام نقاط کره زمین آب در صد درجه حرارت در کنار دریا بجوش می‌آید.