شیر آسیایی | |
---|---|
![]() |
|
نر | |
![]() |
|
ماده | |
وضعیت بقا | |
طبقهبندی علمی | |
فرمانرو: | جانوران |
شاخه: | طنابداران |
رده: | پستانداران |
راسته: | گوشتخواران |
تیره: | گربهسانان |
سرده: | پلنگیان |
گونه: | شیر |
زیرگونه: | P. l. persica |
نام سهجملهای | |
Panthera leo persica مایر، ۱۸۲۶ |
|
![]() |
|
* سبز: نقشهٔ گسترهٔ پراکندگی شیرهای آسیایی | |
مترادفها | |
شیر آسیایی (نام علمی: Panthera leo persica) یا شیر پارسی یا شیر ایرانی، پستانداری گوشتخوار از سردهٔ پلنگیان، تیرهٔ گربهسانان و یکی از زیرگونههای شیر میباشد و هماکنون در هند زندگی میکند و با نام شیر هندی شناخته میشود. این گونه در گذشته در یونان و جنوب غربی آسیا زندگی میکرده و از راه آسیای میانه وارد هند شدهاست. از نظر تاریخی، این گونه به سهبخش شیرهای پارسی، عربی و بنگالی تقسیم میشوند. جثهٔ این حیوانات میان جثهٔ ببر و پلنگ است.
شیرهای آسیایی نسبت به همنوعان آفریقایی خود کوچکتر و سبکتر هستند و نرهای زیرگونهٔ آسیایی، یالهای کمپشتتری نسبت به آفریقاییان دارند. نرها پوستی بیش از حد کششی در امتداد شکم و همچنین ریشهایی معروف به ریشبزی دارند. این شیرها در رفتار اجتماعی نیز با همنوعان آفریقایی خود متفاوتاند و محدودهٔ کوچکتری را تصرفکرده و تعدادشان کمتر از آفریقاییان است. آنهای ویژگیهایی شبیه انسانها دارند و اغلب رفتار خصومتآمیزی ندارند. شاید دلیل این عملکرد شیرها، هزاران سال زندگی با قبایل انسانی و در مجاورت آنها باشد. با این حال، بهدلیل حملهٔ این حیوانات به انسانها در چند سال گذشته، بسیاری بر این باورند که کاهش گاوهای اهلی در جنگل، سبب نابودی منابع غذایی شیرها شده و از انسانها بهعنوان منابع غذایی استفاده میکنند.
آمار نشان میدهد که جمعیت شیرها در سال ۲۰۰۵، ۳۹۵ تن بودهاست و همهٔ آنها در پارک ملی جنگل گیر در ایالت گجرات واقع در هند زندگی میکنند. آماری در سال ۲۰۱۰ نشانداد که تعداد شیرها نسبت به سال ۲۰۰۵، ۵۲ تن افزایش یافتهاست. شیرها پیش از این در قفقاز و ترکیه و سراسر شام زندگی میکردند، سپس به یمن و مقدونیه رسیدند و در سراسر میانرودان و ایران ساکنشدند و بهسوی هند، پاکستان و بنگلادش حرکتکردند. آنها با دیگر حیوانات میجنگیدند و توسط رومیان در سراسر آسیا برای رم نبرد میکردند و در برخی از سنگنبشتههای کنعانی و فنیقی از آنها یاد شدهاست. این شیرها همچنین در نبرد ماراتون میان ایران و یونان، به ارتش خشایارشا هخامنشی خدمتکردند و بسیاری از کاروانهای یونانی را نابود کردند و خوردند. بیشتر مردم بهاشتباه تصور میکنند که این حیوانات نماد ملی هند هستند، اما در حقیقت به بنگال تعلقدارند.
دانشمندان فرض میکنند که این شیرها قدمتی ۱۰۰٬۰۰۰ ساله دارند.
پوشش بدن شیرهای آسیایی از کرک و پشم و حتی بیش از کرک و پشم شیرهای آفریقایی تشکیل شدهاست و دارای ریش و همچنین مو در دم و دیگر ویژگیهای ظاهری هستند. طول جمجمه بزرگسالان نر میان ۳۳۰ تا ۳۴۰ میلیمتر و در ماده، میان ۲۶۶ تا ۲۷۷ میلیمتر است. هردو جنس نر و ماده، دارای پوستی کشیده در شکم خود هستند. قد شیرهای نر ۱٫۷ تا ۲٫۵ متر و وزن آنان میان ۱۵۰ تا ۲۵۰ کیلوگرم است، در حالی که در شیرهای ماده، قد از ۱٫۴ تا ۱٫۷۵ متر و وزن ۱۲۰ تا ۱۸۲ کیلوگرم است.
آماری در آوریل ۲۰۰۶ نشانداد که حدود ۳۹۵ تن شیر آسیایی در جنگلها زندگی میکنند. آنها ۱۴۱۲ کیلومتر مربع (۵۵۸ مایل مربع) را اشغال کردهاند و در جنگلهای برگریز ساکن هستند. در سال ۱۹۰۷، جمعیت شیرهای آسیایی تنها ۱۳ تن بودهاست و با محافظتهای شدید، تعداد آنها بهتدریج افزایشیافت و از خطر انقراض نجات پیداکردند. شیرها بههمراه بسیاری از گوشتخواران چابک مانند پلنگ، کفتار راهراه، ببر و گربهسانان بزرگ هند در جلگهها زندگی میکنند.
باور بر این است که ۳۶۰ شیر آسیایی امروزی از ۱۳ تن در سال ۱۹۱۰ پدید آمدهاند و بنابراین، تولیدمثل آنها بهشکل چشمگیری افزایش یافتهاست. اما برخی دادهها نشان میدهد که رقم برآوردشده در سال ۱۹۱۰ اشتباه بودهاست، هرچند دلیلی برای این گفته ندارند و معتقدند که شیرهای دیگر توسط شکارچیان در سال ۱۹۱۰ شکار شدند. بسیاری از مطالعات نمایانگر این بودهاست که تعداد شیرها تامدت زمان طولانی در حال افزایشاست. البته بسیاری از اسپرمها دچار بیماریشده و منجر به ناباروری زنان میگردد.
استفان اوبراین درمورد ژن شیرهای آسیایی میگوید:«اگر از دیانای این شیرها نمونهبرداری کنیم، متوجه میشویم که آنها توسط زایش چندگانه بهدنیا آمدند، زیرا دهها تن از آنها در آغاز سده بیستم بهدنیا آمدند. » بنابراین، بسیاری از آنها دارای بیماری هستند و ۷۰ تا ۸۰ درصد اسپرم مردان مشکلدارد که سبب ناباروری زنان میگردد.
مطالعهای جایگزین درمورد بیان ژن نشانداد که جمعیت امروزی بهروش تولیدمثل بهدنیا آمدهاند. طرفداران نظریهٔ ضعف این حیوانات در برابر بیماریها نیز نشاندادند که بهطور متوسط، اسپرمهای مردان دچار اختلال است. اما پاسخ این پرسش که این مطالعه تا چه حدی معتبر بوده و پژوهشگران چگونه تنوع ژنتیکی آنان را بررسی کردهاند، نامشخص است.
انسانهای ساکن در جنگلها، برای نجات از دست چهارپایان اهلی، در کنار خانههایشان گوشتهایی آلوده به سم را قرار میدهند که ممکناست شیرها نیز از آنها تغذیهکنند. نشانههایی وجود دارد که تکتیراندازان، شیرهای آسیایی را غیرقانونی شکار میکنند. خطرات عمدهٔ دیگر بر سر راه شیرها عبارتند از: سیل، آتشسوزی و بیماریهای واگیردار. شیرها در معرض انقراض قرار دارند، اما خطر بزرگی بقای آنها را تهدید نمیکند.
کشاورزان نیز حدود ۱۵٬۰۰۰ تا ۲۰٬۰۰۰ چاه را برای آبیاری زمینهای کشاورزی خود حفر میکنند و این تلهای برای حیوانات وحشی از جمله شیرهای آسیایی محسوب میشود. این حیوانات وحشی برای نوشیدن آب درون چاهها میپرند و غرق میشوند. برخی پیشنهادات برای حل این مشکل داده شدهاست که از آن جمله میتوان به ساختن دیوارههای ساختمانی اطراف چاهها و آبیاری زمینهای کشاورزی از آب چاهها با استفاده از کانال و لوله اشارهنمود.
کشاورزان جنگلهایی که دارای سیستم برقرسانی هستند، پس از افزایش نرخ برق، برای حفاظت از محصولات خود از بزهای کوهی هند استفاده میکنند. اما شیرها با برخورد به برق، بیحس میشوند و بلافاصله میمیرند.
بزرگترین تهدید شیرها، گروه گاوهای گیاهخوار المالداری است که چوپان آنها، برای منافع پرورش گارهای خود، شیرها را شکار میکند. هر خانواده حدود ۵۰ گاو دارد و بهطور کلی، المالداری غیرقانونی محسوب میشود. چوپانها، گاوها را به اطراف شهرکها میبرند که در آنجا علف هرز، رایگان است و از این رو، موجب نابودی برخی اماکن مسکونی و بیرون راندن شیرها از مناطق زندگیشان میشود. شیرها برای حفظ مناطق زندگی خود، منابع غذایی گاوها را از بین میبرند و چوپانان آنها را شکار میکنند.
شیرهای آسیایی اسیرشده در باغوحشهای هند، از آلودگی ژنتیکی رنج میبرند و در سیرکها و نمایشگاهها نیز استفاده میشوند. برنامهٔ پرورشی اروپاییان و آمریکاییها، این شیرها را در گونههای در معرض خطر قرار داد و ادعا کرد که آنها آلودگی ژنتیکی دارند و بهجای استفاده از آنها در باغوحشها، بهتر است که محافظتشوند تا تعدادشان پایدار بماند. هند نیز منشأ آلودگی ژنتیکی را کشفکرد و گفت که دلیل آن ازدواج و تکثیر نادرست بودهاست. اروپاییان نیز برنامهای ترتیبدادند که بتوانند از انقراض این گونه جلوگیریکنند. اما ایالات متحده آمریکا برنامهای در دههٔ ۱۹۸۰ ترتیبداد که با ورود شیرها به باغوحشها، نسلشان منقرض نمیشود. هنوز هم در چند باغوحش ایالات متحده این گونه شیرها نگهداری میشوند.
شیرهای آسیایی در بخشی از اروپای شرقی در سامانه سهعصری زندگی میکردند. تا زمانی که ارسطو و هرودوت نوشتند:«شیرهای آسیایی در بالکان یافتشدند و بهقلمروی امپراتور هخامنشی ایران، خشایارشا راهیافتند. خشایارشا برای حمله به یونان طی نبرد ماراتون در ۴۸۰ سال پیش از میلاد، از راه مقدونیه پیشرویکرد و شیرهای آسیایی ارتش ایران، شترها و کاروانهای یونان را کشتند و خوردند.» آن دو اعتقاد داشتند که این شیرها بین دهه ۸۰ و ۱۰۰ میلادی، باری دیگر در یونان زادهشدند.
یک پاراگراف در اینجا وجود دارد. این شیرها زندگی خود را تا قرن دهم در قفقاز ادامهدادند و تنها جمعیت ساکن در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی محسوب میشدند و مدت زیادی در آنجا زندگیکردند. طی یک سال جاری، حدود ۱۰۰ تن از آنها در جمهوری آذربایجان جنوبغربی روسیه زادهشدند. آنها مدتی در ارمنستان نیز زندگیکردند. سپس با ببر مازندران و پلنگ ایرانی همنشین شدند و بهعنوان شاهزادگان ارمنی معرفیشدند.
بسیاری از گربهسانان بهدلیل ماهیگیریهای فشرده یکی پس از دیگری منقرضشدند و بسیاری از درندگان ناپدید شدند. از جمله: مرال، الأرخص، اسب تاتار و گوزن موس و غیره.
شیرهای آسیایی قرنها پیش در چندی از کشورهای عربی بهویژه فلسطین، لبنان و سوریه زندگی میکردند. این شیرها از آغاز مسیحیت وجود داشته و در کتاب آسمانی انجیل و تورات تحت نامهای مختلف یاد شدهاند. در این کتابهای آسمانی گفته شدهاست:«آنها در جنگلها و کوهها و کوه هرمن و مناطقی از دره اردن زندگی میکردند. » در بسیاری از کتابها از جمله رمان حمزه (عموی پیامبر اسلام، محمد) و داستانهای ابن مقفع در کلیله و دمنه به این شیرها اشاره شدهاست. علاوه بر این، در تعدادی از سنگنبشتههای امپراتوری روم شرقی و آشوریها، مانند سنگنبشتهای بر روی دروازهٔ ایشتار در عراق از این شیرها یاد شدهاست.
شیرهای آسیایی ساکن لبنان و فلسطین پس از جنگهای صلیبی منقرضشدند و نویسندگان عرب، تاریخ و زمان این انقراض را سده بیستم و چهاردهم میلادی میدانند، زمانی که آنها در سامری و مناطق مجاور آن زندگی میکردند. اما در سال ۱۲۹۴، ۱ تا ۱۰ تن از آنها در شهر رامالله و رودخانه یارکون، پس از بارانهای سنگین نابود شدند و صفاد منصوری (۱۳۰۴ میلادی – ۱۳۰۷ میلادی) از کشتار ۱۵ شیر آسیایی در جنگل ساحلی فلسطین خبر داد. شیرهای آسیایی طی این مدت در سوریه زندگی میکردند، تا این که در سال ۱۸۹۱ در حلب و میانرودان (دجله و فرات) توسط امپراتوری عثمانی در اواخر سده نوزدهم میلادی نابود شدند. در حالی که، هنوز بسیاری ادعا میکنند که آنها در شبهجزیره عربستان نیز زندگی میکنند.
باقیماندهٔ شیرها در اواسط سده نوزدهم میلادی در بسیاری از مناطق بهشکل پراکنده ساکنشدند. با گسترش باروت، شیرها در بسیاری از مناطق بهشکل گستردهای نابود شدند و آخرین شیر در سال ۱۹۴۱، در ایران میان شیراز و جهرم دیدهشدند. در سال ۱۹۴۴، واپسین جسد این گونه شیر در سواحل رود کارون در استان خوزستان دیدهشد. شیرها در سده نوزدهم میلادی در ترکیه نیز زندگی میکردند.