شیر آسیایی | |
---|---|
![]() |
|
نر | |
![]() |
|
ماده | |
وضعیت بقا | |
طبقهبندی علمی | |
فرمانرو: | جانوران |
شاخه: | طنابداران |
رده: | پستانداران |
راسته: | گوشتخواران |
تیره: | گربهسانان |
سرده: | پلنگیان |
گونه: | شیر |
زیرگونه: | P. l. persica |
نام سهجملهای | |
Panthera leo persica مایر، ۱۸۲۶ |
|
![]() |
|
* سبز: نقشهٔ گسترهٔ پراکندگی شیرهای آسیایی | |
مترادفها | |
شیر آسیایی (نام علمی: Panthera leo persica) یا شیر پارسی یا شیر ایرانی، پستانداری گوشتخوار از سردهٔ پلنگیان، تیرهٔ گربهسانان و یکی از زیرگونههای شیر میباشد و هماکنون در هند زندگی میکند و با نام شیر هندی شناخته میشود. این گونه در گذشته در یونان و جنوب غربی آسیا زندگی میکرده و از راه آسیای میانه وارد هند شدهاست. از نظر تاریخی، این گونه به سهبخش شیرهای پارسی، عربی و بنگالی تقسیم میشوند. جثهٔ این حیوانات میان جثهٔ ببر و پلنگ است.
شیرهای آسیایی نسبت به همنوعان آفریقایی خود کوچکتر و سبکتر هستند و نرهای زیرگونهٔ آسیایی، یالهای کمپشتتری نسبت به آفریقاییان دارند. نرها پوستی بیش از حد کششی در امتداد شکم و همچنین ریشهایی معروف به ریشبزی دارند. این شیرها در رفتار اجتماعی نیز با همنوعان آفریقایی خود متفاوتاند و محدودهٔ کوچکتری را تصرفکرده و تعدادشان کمتر از آفریقاییان است. آنهای ویژگیهایی شبیه انسانها دارند و اغلب رفتار خصومتآمیزی ندارند. شاید دلیل این عملکرد شیرها، هزاران سال زندگی با قبایل انسانی و در مجاورت آنها باشد. با این حال، بهدلیل حملهٔ این حیوانات به انسانها در چند سال گذشته، بسیاری بر این باورند که کاهش گاوهای اهلی در جنگل، سبب نابودی منابع غذایی شیرها شده و از انسانها بهعنوان منابع غذایی استفاده میکنند.
آمار نشان میدهد که جمعیت شیرها در سال ۲۰۰۵، ۳۹۵ تن بودهاست و همهٔ آنها در پارک ملی جنگل گیر در ایالت گجرات واقع در هند زندگی میکنند. آماری در سال ۲۰۱۰ نشانداد که تعداد شیرها نسبت به سال ۲۰۰۵، ۵۲ تن افزایش یافتهاست. شیرها پیش از این در قفقاز و ترکیه و سراسر شام زندگی میکردند، سپس به یمن و مقدونیه رسیدند و در سراسر میانرودان و ایران ساکنشدند و بهسوی هند، پاکستان و بنگلادش حرکتکردند. آنها با دیگر حیوانات میجنگیدند و توسط رومیان در سراسر آسیا برای رم نبرد میکردند و در برخی از سنگنبشتههای کنعانی و فنیقی از آنها یاد شدهاست. این شیرها همچنین در نبرد ماراتون میان ایران و یونان، به ارتش خشایارشا هخامنشی خدمتکردند و بسیاری از کاروانهای یونانی را نابود کردند و خوردند. بیشتر مردم بهاشتباه تصور میکنند که این حیوانات نماد ملی هند هستند، اما در حقیقت به بنگال تعلقدارند.
دانشمندان فرض میکنند که این شیرها قدمتی ۱۰۰٬۰۰۰ ساله دارند.
پوشش بدن شیرهای آسیایی از کرک و پشم و حتی بیش از کرک و پشم شیرهای آفریقایی تشکیل شدهاست و دارای ریش و همچنین مو در دم و دیگر ویژگیهای ظاهری هستند. طول جمجمه بزرگسالان نر میان ۳۳۰ تا ۳۴۰ میلیمتر و در ماده، میان ۲۶۶ تا ۲۷۷ میلیمتر است. هردو جنس نر و ماده، دارای پوستی کشیده در شکم خود هستند. قد شیرهای نر ۱٫۷ تا ۲٫۵ متر و وزن آنان میان ۱۵۰ تا ۲۵۰ کیلوگرم است، در حالی که در شیرهای ماده، قد از ۱٫۴ تا ۱٫۷۵ متر و وزن ۱۲۰ تا ۱۸۲ کیلوگرم است.
آماری در آوریل ۲۰۰۶ نشانداد که حدود ۳۹۵ تن شیر آسیایی در جنگلها زندگی میکنند. آنها ۱۴۱۲ کیلومتر مربع (۵۵۸ مایل مربع) را اشغال کردهاند و در جنگلهای برگریز ساکن هستند. در سال ۱۹۰۷، جمعیت شیرهای آسیایی تنها ۱۳ تن بودهاست و با محافظتهای شدید، تعداد آنها بهتدریج افزایشیافت و از خطر انقراض نجات پیداکردند. شیرها بههمراه بسیاری از گوشتخواران چابک مانند پلنگ، کفتار راهراه، ببر و گربهسانان بزرگ هند در جلگهها زندگی میکنند.
باور بر این است که ۳۶۰ شیر آسیایی امروزی از ۱۳ تن در سال ۱۹۱۰ پدید آمدهاند و بنابراین، تولیدمثل آنها بهشکل چشمگیری افزایش یافتهاست. اما برخی دادهها نشان میدهد که رقم برآوردشده در سال ۱۹۱۰ اشتباه بودهاست، هرچند دلیلی برای این گفته ندارند و معتقدند که شیرهای دیگر توسط شکارچیان در سال ۱۹۱۰ شکار شدند. بسیاری از مطالعات نمایانگر این بودهاست که تعداد شیرها تامدت زمان طولانی در حال افزایشاست. البته بسیاری از اسپرمها دچار بیماریشده و منجر به ناباروری زنان میگردد.
استفان اوبراین درمورد ژن شیرهای آسیایی میگوید:«اگر از دیانای این شیرها نمونهبرداری کنیم، متوجه میشویم که آنها توسط زایش چندگانه بهدنیا آمدند، زیرا دهها تن از آنها در آغاز سده بیستم بهدنیا آمدند. » بنابراین، بسیاری از آنها دارای بیماری هستند و ۷۰ تا ۸۰ درصد اسپرم مردان مشکلدارد که سبب ناباروری زنان میگردد.
مطالعهای جایگزین درمورد بیان ژن نشانداد که جمعیت امروزی بهروش تولیدمثل بهدنیا آمدهاند. طرفداران نظریهٔ ضعف این حیوانات در برابر بیماریها نیز نشاندادند که بهطور متوسط، اسپرمهای مردان دچار اختلال است. اما پاسخ این پرسش که این مطالعه تا چه حدی معتبر بوده و پژوهشگران چگونه تنوع ژنتیکی آنان را بررسی کردهاند، نامشخص است.
انسانهای ساکن در جنگلها، برای نجات از دست چهارپایان اهلی، در کنار خانههایشان گوشتهایی آلوده به سم را قرار میدهند که ممکناست شیرها نیز از آنها تغذیهکنند. نشانههایی وجود دارد که تکتیراندازان، شیرهای آسیایی را غیرقانونی شکار میکنند. خطرات عمدهٔ دیگر بر سر راه شیرها عبارتند از: سیل، آتشسوزی و بیماریهای واگیردار. شیرها در معرض انقراض قرار دارند، اما خطر بزرگی بقای آنها را تهدید نمیکند.
کشاورزان نیز حدود ۱۵٬۰۰۰ تا ۲۰٬۰۰۰ چاه را برای آبیاری زمینهای کشاورزی خود حفر میکنند و این تلهای برای حیوانات وحشی از جمله شیرهای آسیایی محسوب میشود. این حیوانات وحشی برای نوشیدن آب درون چاهها میپرند و غرق میشوند. برخی پیشنهادات برای حل این مشکل داده شدهاست که از آن جمله میتوان به ساختن دیوارههای ساختمانی اطراف چاهها و آبیاری زمینهای کشاورزی از آب چاهها با استفاده از کانال و لوله اشارهنمود.
کشاورزان جنگلهایی که دارای سیستم برقرسانی هستند، پس از افزایش نرخ برق، برای حفاظت از محصولات خود از بزهای کوهی هند استفاده میکنند. اما شیرها با برخورد به برق، بیحس میشوند و بلافاصله میمیرند.
بزرگترین تهدید شیرها، گروه گاوهای گیاهخوار المالداری است که چوپان آنها، برای منافع پرورش گارهای خود، شیرها را شکار میکند. هر خانواده حدود ۵۰ گاو دارد و بهطور کلی، المالداری غیرقانونی محسوب میشود. چوپانها، گاوها را به اطراف شهرکها میبرند که در آنجا علف هرز، رایگان است و از این رو، موجب نابودی برخی اماکن مسکونی و بیرون راندن شیرها از مناطق زندگیشان میشود. شیرها برای حفظ مناطق زندگی خود، منابع غذایی گاوها را از بین میبرند و چوپانان آنها را شکار میکنند.
شیرهای آسیایی اسیرشده در باغوحشهای هند، از آلودگی ژنتیکی رنج میبرند و در سیرکها و نمایشگاهها نیز استفاده میشوند. برنامهٔ پرورشی اروپاییان و آمریکاییها، این شیرها را در گونههای در معرض خطر قرار داد و ادعا کرد که آنها آلودگی ژنتیکی دارند و بهجای استفاده از آنها در باغوحشها، بهتر است که محافظتشوند تا تعدادشان پایدار بماند. هند نیز منشأ آلودگی ژنتیکی را کشفکرد و گفت که دلیل آن ازدواج و تکثیر نادرست بودهاست. اروپاییان نیز برنامهای ترتیبدادند که بتوانند از انقراض این گونه جلوگیریکنند. اما ایالات متحده آمریکا برنامهای در دههٔ ۱۹۸۰ ترتیبداد که با ورود شیرها به باغوحشها، نسلشان منقرض نمیشود. هنوز هم در چند باغوحش ایالات متحده این گونه شیرها نگهداری میشوند.
شیرهای آسیایی در بخشی از اروپای شرقی در سامانه سهعصری زندگی میکردند. تا زمانی که ارسطو و هرودوت نوشتند:«شیرهای آسیایی در بالکان یافتشدند و بهقلمروی امپراتور هخامنشی ایران، خشایارشا راهیافتند. خشایارشا برای حمله به یونان طی نبرد ماراتون در ۴۸۰ سال پیش از میلاد، از راه مقدونیه پیشرویکرد و شیرهای آسیایی ارتش ایران، شترها و کاروانهای یونان را کشتند و خوردند.» آن دو اعتقاد داشتند که این شیرها بین دهه ۸۰ و ۱۰۰ میلادی، باری دیگر در یونان زادهشدند.
یک پاراگراف در اینجا وجود دارد. این شیرها زندگی خود را تا قرن دهم در قفقاز ادامهدادند و تنها جمعیت ساکن در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی محسوب میشدند و مدت زیادی در آنجا زندگیکردند. طی یک سال جاری، حدود ۱۰۰ تن از آنها در جمهوری آذربایجان جنوبغربی روسیه زادهشدند. آنها مدتی در ارمنستان نیز زندگیکردند. سپس با ببر مازندران و پلنگ ایرانی همنشین شدند و بهعنوان شاهزادگان ارمنی معرفیشدند.
بسیاری از گربهسانان بهدلیل ماهیگیریهای فشرده یکی پس از دیگری منقرضشدند و بسیاری از درندگان ناپدید شدند. از جمله: مرال، الأرخص، اسب تاتار و گوزن موس و غیره.
شیرهای آسیایی قرنها پیش در چندی از کشورهای عربی بهویژه فلسطین، لبنان و سوریه زندگی میکردند. این شیرها از آغاز مسیحیت وجود داشته و در کتاب آسمانی انجیل و تورات تحت نامهای مختلف یاد شدهاند. در این کتابهای آسمانی گفته شدهاست:«آنها در جنگلها و کوهها و کوه هرمن و مناطقی از دره اردن زندگی میکردند. » در بسیاری از کتابها از جمله رمان حمزه (عموی پیامبر اسلام، محمد) و داستانهای ابن مقفع در کلیله و دمنه به این شیرها اشاره شدهاست. علاوه بر این، در تعدادی از سنگنبشتههای امپراتوری روم شرقی و آشوریها، مانند سنگنبشتهای بر روی دروازهٔ ایشتار در عراق از این شیرها یاد شدهاست.
شیرهای آسیایی ساکن لبنان و فلسطین پس از جنگهای صلیبی منقرضشدند و نویسندگان عرب، تاریخ و زمان این انقراض را سده بیستم و چهاردهم میلادی میدانند، زمانی که آنها در سامری و مناطق مجاور آن زندگی میکردند. اما در سال ۱۲۹۴، ۱ تا ۱۰ تن از آنها در شهر رامالله و رودخانه یارکون، پس از بارانهای سنگین نابود شدند و صفاد منصوری (۱۳۰۴ میلادی – ۱۳۰۷ میلادی) از کشتار ۱۵ شیر آسیایی در جنگل ساحلی فلسطین خبر داد. شیرهای آسیایی طی این مدت در سوریه زندگی میکردند، تا این که در سال ۱۸۹۱ در حلب و میانرودان (دجله و فرات) توسط امپراتوری عثمانی در اواخر سده نوزدهم میلادی نابود شدند. در حالی که، هنوز بسیاری ادعا میکنند که آنها در شبهجزیره عربستان نیز زندگی میکنند.
باقیماندهٔ شیرها در اواسط سده نوزدهم میلادی در بسیاری از مناطق بهشکل پراکنده ساکنشدند. با گسترش باروت، شیرها در بسیاری از مناطق بهشکل گستردهای نابود شدند و آخرین شیر در سال ۱۹۴۱، در ایران میان شیراز و جهرم دیدهشدند. در سال ۱۹۴۴، واپسین جسد این گونه شیر در سواحل رود کارون در استان خوزستان دیدهشد. شیرها در سده نوزدهم میلادی در ترکیه نیز زندگی میکردند.
ارتفاع کوههای ایران بقدری بلند است که
از تأثیر بادهای مرطوب دریای مازندران، دریای مدیترانه و خلیج فارس در
نواحی داخلی ایران جلوگیری میکند. به همین سبب، دامنههای خارجی این
کوهها دارای آب و هوای مرطوب بوده و دامنههای داخلی آن خشک است. در
کرانههای جنوبی دریای مازندران، آب و هوا معتدل و میزان بارندگی آن به
ویژه در سواحل غربی گیلان بیشتر از دیگر نقاط است.
مقدار متوسط گرمای
سالانه در حدود 18 درجه سانتیگراد است. آب و هوای قسمت غربی کشور
مدیترانهای است و در نواحی جنوبی آن، آب و هوای نیمه صحرایی گرم نیز بر
آن تأثیر میگذارد. در این نواحی، تابستانها با گرمای سختی در درهها و
هوای معتدل در ارتفاعات همراه بوده و در زمستانها هوای معتدل در درهها و
سرمای سخت در ارتفاعات حکمفرماست.
در نواحی جنوبی، با وجود هوای مرطوبی که
در سرتاسر این منطقه حاکم است، میزان حرارت بالاست، به طوری که حداکثر
گرما در خوزستان به 54 درجه سانتیگراد نیز میرسد. از ویژگیهای این ناحیه
تابستانهای گرم و زمستانهای معتدل است و اختلاف درجه حرارت در فصول
مختلف و شب و روز زیاد نیست. به سبب وجود کوههای البرز در شمال و رشته
کوههای ابرسن در غرب کشور، نواحی داخلی فلات ایران دارای آب و هوای خشک و
بیابانی است. با توجه به مطالب بالا، سه نوع آب و هوا به طور کلی در
ایران دیده میشود :
آب و هوای بیابانی و نیمه بیابانی، آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای معتدل مازندرانی.
مشخصات جغرافیایی ایران
کشـور ایران بـا وسعـت 1،640،195 کیلومتـر مربـع در نیمـه جنـوبی منطقه معتدل شمالی بین ΄03، °25 و ΄47، °39 عرض شمالی از خط استوا و ΄14، °44 و ΄20، °63 طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد. حدود 90 درصد از خاک کشور در محدوده فلات ایران واقع شده است. سرزمین ایران بطور کلی کوهستانی و نیمه خشک بوده و میانگین ارتفاع آن بیش از 1200 متر از سطح دریاست. بیش از نیمی از مساحت کشور را کوهها و ارتفاعات، یک چهارم آن را دشت ها و کمتر از یک چهارم دیگر آن را نیز زمین های در دست کشت تشکیل می دهد. پست ترین نقطه داخلی با ارتفاع 56 متر در چاله لوت و بلند ترین آن قله دماوند با ارتفاع 5610 متر در میان رشته کوه البرز قرار دارد، در کناره جنوبی دریای خزر ارتفاع زمین 28 متر پایین تر از سطح دریای آزاد می باشد.
مشخصات طبیعی
از نظر توپولوژی و مورفولوژی سرزمین ایران فلات نسبتا مرتفعی است که در
بخش میانی کمربند چین خورده آلپ ـ هیمالیا قرار دارد. این رشته ارتفاعات
عظیم که از اروپا تا آسیای مرکزی ادامه پیدا می کند، در ایران به دو شاخه
کوههای البرز و زاگرس تقسیم می شود. شاخه جنوبی، رشته کوه زاگرس را می سازد
که به صورت دیواره ای عظیم، ایران مرکزی را از جلگه بین النهرین جدا می
سازد. این رشته در جنوب خاوری بصورت سدی تمام سواحل خلیج فارس را پوشانده و
به رشته مکران وصل و وارد خاک پاکستان می شود.
شاخه شمالی، رشته
البرز را بوجود آورده که از طرف شمال حوزه داخلی را از دریای خزر، و پس از
اتصال به رشته کپه داغ، که امتداد شمال باختری ـ جنوب خاوری دارد، از صحرای
قره قوم و خوارزم جدا می کند. در این نواحی قسمتی از رشته کوههای خاوری
ایران با راستای شمالی ـ جنوبی که بین بلوک لوت در باختر و بلوک هلمند در
خاور قرار دارد از شمال به کفه های خواب و از جنوب به رشته مکران می رسد و
حصار حوزه مرکزی ایران را کامل می کند.
رشته سوم در قسمت میانی رشته
البرز و زاگرس با راستای شمال باختری ـ جنوب خاوری در داخل پهنه فلات مانند
مرکزی، ضمن برخورد با هسته های موجود مرکز ایران، اشکالی متنوع از حوزه
های بسته یا دریاچه ای بوجود می آورد که ریخت شناسی کنونی دشت های داخلی را
شکل داده است.
آب و هوا
بخش اعظم ایران در مقیاس جریان های
عمومی نصف النهار جوی، منطبق بر ناحیه نشست هوا است و به این اعتبار، در یک
الگوی یکنواخت توزیع اقلیم، در منطقه کمربند مناطق خشک و بیابانی جهان
واقع شده است، با این وجود، تنوع اقلیمی در ایران بسیار زیاد است.
سه نوع آب و هوا را می توان در ایران تشخیص داد.
ـ آب و هوای بیابانی و نیمه بیابانی: بخش های وسیعی از سرزمین های داخلی و
کناره های جنوبی ایران دارای این نوع آب و هواست. از ویژگی های این نوع آب
و هوا وجود دوره گرمای خشک و طولانی است که گاه بیش از هفت ماه از سال را
در بر می گیرد. میزان بارش سالیانه در این نواحی بین 30 ـ 25 میلی متر
متغیر است.
ـ آب و هوای کوهستانی: که خود به دو نوع آب و هوای سرد کوهستانی و آب و هوای معتدل کوهستانی تقسیم می شود.
ـ آب و هوای سرد کوهستانی که حدود 40000 کیلومتر مربع از خاک ایران را به
خود اختصاص می دهد. میزان بارش سالیانه در این نواحی بیش از 500 میلی متر
است.
ـ آب و هوای معتدل کوهستانی که حدود 300000 کیلومتر مربع از خاک
ایران را به خود اختصاص داده و میزان بارش سالیانه آن از 250 میلی متر تا
600 میلی متر متغیر است.
ـ آب و هوای خزری: که ناحیه باریک و کم وسعتی
است میان دریای خزر و رشته کوه البرز، با میزان بارش سالیانه بین 600 تا
2000 میلی متر.
شکل2: نقشه متوسط بارندگی ایران
شکل3: نقشه نواحی
اقلیمی ایران تنوع اقلیم های ایران معلول عوامل متداخلی است که از مهمترین
آنها، گسترش عرض جغرافیایی، امتداد کوهستانها و تغییرات فاحش ارتفاعات در
گستره پهناور کشور و بالاخره موقعیت سرزمین نسبت به دریا ها و گستره های
آبی مجاور و دور را می توان نام برد.
محیط زیست
اکوسیستم های
خشکی و دریایی، گونه های مختلف حیات، دریا ها و رودخانه ها، تالابها، جنگل
ها و مراتع از عناصر تشکیل دهنده محیط زیست طبیعی به شمار می روند و هر یک
به گونه ای در ایجاد شرایط پایداری حیات موثر واقع می شوند.
اگرچه
بخش وسیعی از کشور را مناطق کویری و نیمه خشک و فلات مرتفع تشکیل می دهد و
میزان بارندگی در سطح کشور کم است و تهدیدات علیه محیط زیست طبیعی جدی است
ولی ایران از نظر تنوع در محیط زیست طبیعی از وضعیت خوبی برخوردار بوده و
نمونه هایی از غنی ترین منابع طبیعی را می توان در کشور مشاهده نمود. ایران
از نظر تعداد گونه های گیاهی یکی از فلورهای غنی جهان بوده و تالاب های
کشور نیز به عنوان یکی از منابع غنی زیست محیطی تلقی می شود . عوامل
ایجاد آب و هوای ایران را میتوان به دو دسته درونی و بیرونی تقسیم کرد:
کشور ایران به سبب گستردگی عرض زیاد و وجود کوهستانهای بسیاری که آنرا در
بر گرفته اند و همچنین صدها هزار کیلومتر مربع زمینهای بیابانی و همجواری
با دو دریای بزرگ در شمال و جنوب (عوامل درونی) و نیز به علت قرار داشتن
در مجاورت نسبی اروپا و دریای مدیترانه و صحرای بزرگ افریقا و اقیانوس هند
و مرتفعات داخلی آسیا و سرزمین وسیع سرد سیبری (عوامل بیرونی)، دارای
آنچنان تنوعی در اقلیم است که در کمتر کشوری دیده می شود. دمای هوا از
کمتر از 30- (اردبیل) تا بیشتر از 60 درجه سانتی گراد (برخی مناطق جنوبی و
یا کویرهای مرکزی ایران) تفاوت می کند و باران متوسط سالانه ی آن از
کمتر از 5 سانتی متر تا نزدیک 2 متر تغییرپذیر است و در میان این
متغیرهاست که آثار عوامل درونی و بیرونی آب و هواهای متعدد و متنوعی پدید
میآورد. عرض جغرافیایی و ارتفاع از مهمترین عوامل ایجاد تغییرات آب و
هوا در ایران میباشند. جنوبی ترین نقطه ایران تنها یک تا دو درجه با
مدار راس السرطان فاصله دارد و در نتیجه نواحی جنوبی کشور در تمام سال
دستخوش گرماست. از طرف دیگر در بخشهای شمالی (به استثنای سواحل خزر که تحت
تاثیر آن دریا قرار دارند) و همچنین در کوهستانها گرما در تابستانها به
ندرت بروز میکند و اغلب در سال، 3 تا 4 ماه هر روز یخبندان، یعنی
سرمای زیر صفر دارند.
اثر دوری و نزدیکی دریا را میتوان از مقایسه باران بسیار و پوشش گیاهی غنی و شرایط انسانی سواحل دریای خزر با بیابانهای خشک، بی آب و علف و خالی از سکنه مرکز ایران به خوبی درک کرد. امتداد رشته کوهها و قرار داشتن آنها در مقابل یا موازات بادها و جریانات هوا نیز از عواملی است که همواره در تغییر آب و هوا مؤثر است. در رشته کوههایی که در مقابل بادهای مرطوب قرار دارند، میان دامنه های رو به باد و پشت به باد تفاوت زیادی از نظر مقدار باران و پوشش گیاهی وجود دارد.
گوزن زرد ایرانی پستانداری از خانوادهٔ گوزن است. گمان میرفت که نسل این حیوان منقرض شدهباشد تا این که در دههٔ ۱۹۵۰ گلهای از آن در خوزستان کشف شد. اینک گلههایی از گوزن زرد ایرانی در دشت ناز ساری در استان مازندران در محوطهٔ محصوری مراقبت میشوند. در برخی از باغ وحشهای جهان نیز نمونههایی از آن وجود دارد.
پلنگ ایرانی بزرگترین یا یکی از بزرگترین زیرگونههای پلنگ است که بومی غرب آسیا است.این زیرگونه پلنگ در فهرست «گونههای در خطر انقراض» آییوسیان قرار دارد.
گورخر ایرانی نوعی گورخر آسیایی و پستاندار بزرگی متعلق به اسبسانان و بومی بیابانهای ایران، سوریه،هند و تبت است. به این حیوان خر وحشی آسیایی نیز میگویند.در بین حیات وحش متنوع فلات ایران، گورخر ایرانی، که به دلیل منقرضشدن نسلاش در معرض انقراض قرار دارد، در زیستگاه حیات وحش یوتواتا، در اسرائیل پرورش داده شدهاست.
یوزپلنگ ایرانی یک زیرگونهٔ بهشدت خطر در معرض انقراض از یوزپلنگ است که اکنون تنها چند ده قلاده از آن در ایران یافت میشود. این جانور در مناطق بیابانی زندگی میکند. نتایج جدیدترین تحقیقات نشان میدهد که بین ۷۰ تا ۱۰۰ یوز پلنگ در چهار منطقه خارتوران در شهرستان شاهرود، نایبندان در طبس و درهانجیر در بافق وجود داشته باشد.
ببر مازندران در ناحیه گستردهای از چین تا دریای سیاه میزیستهاست. جنگلهای مازندران، قفقاز، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان و غرب چین زیستگاه این گونه از ببر بودهاست که امروزه منقرض گردیدهاست.
شیر ایرانی یا شیر پارسی یا شیر آسیایی، زیر گونهای از شیرها میباشد که هم اکنون تنها در هند یافت میشود جاییکه شیر هندی نامیده میشود. این گونه شیر زمانی از دریای مدیترانه تا جنوب غربی آسیا یافت میشد. تنها جمعیت باقیمانده اینگونه شیر حدود ۲۵۰ تا ۳۵۰ قلاده شیری است که در جنگل گیر واقع در گجرات هند یافت میشود.
گربه ایرانی یکی از کهنترین و مشهورترین نژادهای گربه است. گربههای مو بلند از حدود سدهٔ ۱۶ میلادی و حتی زودتر از آن در کشور ایران دیده شدهاند. این گربهها در سال ۱۶۲۰ توسط پییترو دلا ول به ایتالیا و فرانسه و پس از آن به انگلستان وارد شدند.
سنجاب ایرانی گونهای از جوندگان و از خانوداهٔ سنجابیان است. جنگلهای معتدل مناطقی از ایران، ارمنستان، آذربایجان، گرجستان، یونان، عراق، اسراییل، اردن، لبنان، سوریه و ترکیه زیستگاه این جانور میباشند. مهمترین زیستگاه سنجاب ایرانی در ایران، جنگلهای بلوط سردشت در آذربایجان غربی است.
وه ها، غارها، دشت ها،دره هاو جلگه های ایران