task folder

blogsky

task folder

blogsky

شیر ایرانی

Armanjafari

پرش به: ناوبری، جستجو
شیر آسیایی
نر
ماده
وضعیت بقا
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو: جانوران
شاخه: طنابداران
رده: پستانداران
راسته: گوشتخواران
تیره: گربه‌سانان
سرده: پلنگیان
گونه: شیر
زیرگونه: P. l. persica
نام سه‌جمله‌ای
Panthera leo persica
مایر، ۱۸۲۶
* سبز: نقشهٔ گسترهٔ پراکندگی شیرهای آسیایی
مترادف‌ها

Leo leo goojratensis (هند)
Leo leo persicus (ایران)

شیر آسیایی (نام علمی: Panthera leo persica) یا شیر پارسی یا شیر ایرانی، پستانداری گوشت‌خوار از سردهٔ پلنگیان، تیرهٔ گربه‌سانان و یکی از زیرگونه‌های شیر می‌باشد و هم‌اکنون در هند زندگی می‌کند و با نام شیر هندی شناخته می‌شود. این گونه در گذشته در یونان و جنوب غربی آسیا زندگی می‌کرده و از راه آسیای میانه وارد هند شده‌است. از نظر تاریخی، این گونه به سه‌بخش شیرهای پارسی، عربی و بنگالی تقسیم می‌شوند. جثهٔ این حیوانات میان جثهٔ ببر و پلنگ است.

شیرهای آسیایی نسبت به هم‌نوعان آفریقایی خود کوچک‌تر و سبک‌تر هستند و نرهای زیرگونهٔ آسیایی، یال‌های کم‌پشت‌تری نسبت به آفریقاییان دارند. نرها پوستی بیش از حد کششی در امتداد شکم و هم‌چنین ریش‌هایی معروف به ریش‌بزی دارند. این شیرها در رفتار اجتماعی نیز با هم‌نوعان آفریقایی خود متفاوت‌اند و محدودهٔ کوچک‌تری را تصرف‌کرده و تعدادشان کم‌تر از آفریقاییان است. آن‌های ویژگی‌هایی شبیه انسان‌ها دارند و اغلب رفتار خصومت‌آمیزی ندارند. شاید دلیل این عملکرد شیرها، هزاران سال زندگی با قبایل انسانی و در مجاورت آن‌ها باشد. با این حال، به‌دلیل حملهٔ این حیوانات به انسان‌ها در چند سال گذشته، بسیاری بر این باورند که کاهش گاوهای اهلی در جنگل، سبب نابودی منابع غذایی شیرها شده و از انسان‌ها به‌عنوان منابع غذایی استفاده می‌کنند.

آمار نشان می‌دهد که جمعیت شیرها در سال ۲۰۰۵، ۳۹۵ تن بوده‌است و همهٔ آن‌ها در پارک ملی جنگل گیر در ایالت گجرات واقع در هند زندگی می‌کنند. آماری در سال ۲۰۱۰ نشان‌داد که تعداد شیرها نسبت به سال ۲۰۰۵، ۵۲ تن افزایش یافته‌است. شیرها پیش از این در قفقاز و ترکیه و سراسر شام زندگی می‌کردند، سپس به یمن و مقدونیه رسیدند و در سراسر میان‌رودان و ایران ساکن‌شدند و به‌سوی هند، پاکستان و بنگلادش حرکت‌کردند. آن‌ها با دیگر حیوانات می‌جنگیدند و توسط رومیان در سراسر آسیا برای رم نبرد می‌کردند و در برخی از سنگ‌نبشته‌های کنعانی و فنیقی از آن‌ها یاد شده‌است. این شیرها هم‌چنین در نبرد ماراتون میان ایران و یونان، به ارتش خشایارشا هخامنشی خدمت‌کردند و بسیاری از کاروان‌های یونانی را نابود کردند و خوردند. بیشتر مردم به‌اشتباه تصور می‌کنند که این حیوانات نماد ملی هند هستند، اما در حقیقت به بنگال تعلق‌دارند.

دانشمندان فرض می‌کنند که این شیرها قدمتی ۱۰۰٬۰۰۰ ساله دارند.

توصیف ظاهری و ویژگی‌های زیستی

پوشش بدن شیرهای آسیایی از کرک و پشم و حتی بیش از کرک و پشم شیرهای آفریقایی تشکیل شده‌است و دارای ریش و هم‌چنین مو در دم و دیگر ویژگی‌های ظاهری هستند. طول جمجمه بزرگ‌سالان نر میان ۳۳۰ تا ۳۴۰ میلی‌متر و در ماده، میان ۲۶۶ تا ۲۷۷ میلی‌متر است. هردو جنس نر و ماده، دارای پوستی کشیده در شکم خود هستند. قد شیرهای نر ۱٫۷ تا ۲٫۵ متر و وزن آنان میان ۱۵۰ تا ۲۵۰ کیلوگرم است، در حالی که در شیرهای ماده، قد از ۱٫۴ تا ۱٫۷۵ متر و وزن ۱۲۰ تا ۱۸۲ کیلوگرم است.

فشار و خطرات

دو شیر آسیایی در پارک ملی سانجی گاندی

آماری در آوریل ۲۰۰۶ نشان‌داد که حدود ۳۹۵ تن شیر آسیایی در جنگل‌ها زندگی می‌کنند. آن‌ها ۱۴۱۲ کیلومتر مربع (۵۵۸ مایل مربع) را اشغال کرده‌اند و در جنگل‌های برگ‌ریز ساکن هستند. در سال ۱۹۰۷، جمعیت شیرهای آسیایی تنها ۱۳ تن بوده‌است و با محافظت‌های شدید، تعداد آن‌ها به‌تدریج افزایش‌یافت و از خطر انقراض نجات پیداکردند. شیرها به‌همراه بسیاری از گوشتخواران چابک مانند پلنگ، کفتار راه‌راه، ببر و گربه‌سانان بزرگ هند در جلگه‌ها زندگی می‌کنند.

تولیدمثل

باور بر این است که ۳۶۰ شیر آسیایی امروزی از ۱۳ تن در سال ۱۹۱۰ پدید آمده‌اند و بنابراین، تولیدمثل آن‌ها به‌شکل چشمگیری افزایش یافته‌است. اما برخی داده‌ها نشان می‌دهد که رقم برآوردشده در سال ۱۹۱۰ اشتباه بوده‌است، هرچند دلیلی برای این گفته ندارند و معتقدند که شیرهای دیگر توسط شکارچیان در سال ۱۹۱۰ شکار شدند. بسیاری از مطالعات نمایانگر این بوده‌است که تعداد شیرها تامدت زمان طولانی در حال افزایش‌است. البته بسیاری از اسپرم‌ها دچار بیماری‌شده و منجر به ناباروری زنان می‌گردد.

استفان اوبراین درمورد ژن شیرهای آسیایی می‌گوید:«اگر از دی‌ان‌ای این شیرها نمونه‌برداری کنیم، متوجه می‌شویم که آن‌ها توسط زایش چندگانه به‌دنیا آمدند، زیرا ده‌ها تن از آن‌ها در آغاز سده بیستم به‌دنیا آمدند. » بنابراین، بسیاری از آن‌ها دارای بیماری هستند و ۷۰ تا ۸۰ درصد اسپرم مردان مشکل‌دارد که سبب ناباروری زنان می‌گردد.

مطالعه‌ای جایگزین درمورد بیان ژن نشان‌داد که جمعیت امروزی به‌روش تولیدمثل به‌دنیا آمده‌اند. طرفداران نظریهٔ ضعف این حیوانات در برابر بیماری‌ها نیز نشان‌دادند که به‌طور متوسط، اسپرم‌های مردان دچار اختلال است. اما پاسخ این پرسش که این مطالعه تا چه حدی معتبر بوده و پژوهشگران چگونه تنوع ژنتیکی آنان را بررسی کرده‌اند، نامشخص است.

خطرات دیگر

انسان‌های ساکن در جنگل‌ها، برای نجات از دست چهارپایان اهلی، در کنار خانه‌هایشان گوشت‌هایی آلوده به سم را قرار می‌دهند که ممکن‌است شیرها نیز از آن‌ها تغذیه‌کنند. نشانه‌هایی وجود دارد که تک‌تیراندازان، شیرهای آسیایی را غیرقانونی شکار می‌کنند. خطرات عمدهٔ دیگر بر سر راه شیرها عبارتند از: سیل، آتش‌سوزی و بیماری‌های واگیردار. شیرها در معرض انقراض قرار دارند، اما خطر بزرگی بقای آن‌ها را تهدید نمی‌کند.

کشاورزان نیز حدود ۱۵٬۰۰۰ تا ۲۰٬۰۰۰ چاه را برای آبیاری زمین‌های کشاورزی خود حفر می‌کنند و این تله‌ای برای حیوانات وحشی از جمله شیرهای آسیایی محسوب می‌شود. این حیوانات وحشی برای نوشیدن آب درون چاه‌ها می‌پرند و غرق می‌شوند. برخی پیشنهادات برای حل این مشکل داده شده‌است که از آن جمله می‌توان به ساختن دیواره‌های ساختمانی اطراف چاه‌ها و آبیاری زمین‌های کشاورزی از آب چاه‌ها با استفاده از کانال و لوله اشاره‌نمود.

کشاورزان جنگل‌هایی که دارای سیستم برق‌رسانی هستند، پس از افزایش نرخ برق، برای حفاظت از محصولات خود از بزهای کوهی هند استفاده می‌کنند. اما شیرها با برخورد به برق، بی‌حس می‌شوند و بلافاصله می‌میرند.

بزرگ‌ترین تهدید شیرها، گروه گاوهای گیاهخوار المالداری است که چوپان آن‌ها، برای منافع پرورش گارهای خود، شیرها را شکار می‌کند. هر خانواده حدود ۵۰ گاو دارد و به‌طور کلی، المالداری غیرقانونی محسوب می‌شود. چوپان‌ها، گاوها را به اطراف شهرک‌ها می‌برند که در آن‌جا علف هرز، رایگان است و از این رو، موجب نابودی برخی اماکن مسکونی و بیرون راندن شیرها از مناطق زندگی‌شان می‌شود. شیرها برای حفظ مناطق زندگی خود، منابع غذایی گاوها را از بین می‌برند و چوپانان آن‌ها را شکار می‌کنند.

آلودگی ژنتیکی در جمعیت‌های اسیرشده

شیرهای آسیایی اسیرشده در باغ‌وحش‌های هند، از آلودگی ژنتیکی رنج می‌برند و در سیرک‌ها و نمایشگاه‌ها نیز استفاده می‌شوند. برنامهٔ پرورشی اروپاییان و آمریکایی‌ها، این شیرها را در گونه‌های در معرض خطر قرار داد و ادعا کرد که آن‌ها آلودگی ژنتیکی دارند و به‌جای استفاده از آن‌ها در باغ‌وحش‌ها، بهتر است که محافظت‌شوند تا تعدادشان پایدار بماند. هند نیز منشأ آلودگی ژنتیکی را کشف‌کرد و گفت که دلیل آن ازدواج و تکثیر نادرست بوده‌است. اروپاییان نیز برنامه‌ای ترتیب‌دادند که بتوانند از انقراض این گونه جلوگیری‌کنند. اما ایالات متحده آمریکا برنامه‌ای در دههٔ ۱۹۸۰ ترتیب‌داد که با ورود شیرها به باغ‌وحش‌ها، نسل‌شان منقرض نمی‌شود. هنوز هم در چند باغ‌وحش ایالات متحده این گونه شیرها نگهداری می‌شوند.

نامفهوم

شیرهای آسیایی در اروپا و خاورمیانه

شیر آسیایی در صحنهٔ شکار به تصویر کشیده شده‌است. (7 سدهٔ پیش از میلاد، نینوا)

شیرهای آسیایی در بخشی از اروپای شرقی در سامانه سه‌عصری زندگی می‌کردند. تا زمانی که ارسطو و هرودوت نوشتند:«شیرهای آسیایی در بالکان یافت‌شدند و به‌قلمروی امپراتور هخامنشی ایران، خشایارشا راه‌یافتند. خشایارشا برای حمله به یونان طی نبرد ماراتون در ۴۸۰ سال پیش از میلاد، از راه مقدونیه پیشروی‌کرد و شیرهای آسیایی ارتش ایران، شترها و کاروان‌های یونان را کشتند و خوردند.» آن دو اعتقاد داشتند که این شیرها بین دهه ۸۰ و ۱۰۰ میلادی، باری دیگر در یونان زاده‌شدند.

یک پاراگراف در این‌جا وجود دارد. این شیرها زندگی خود را تا قرن دهم در قفقاز ادامه‌دادند و تنها جمعیت ساکن در اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی محسوب می‌شدند و مدت زیادی در آن‌جا زندگی‌کردند. طی یک سال جاری، حدود ۱۰۰ تن از آن‌ها در جمهوری آذربایجان جنوب‌غربی روسیه زاده‌شدند. آن‌ها مدتی در ارمنستان نیز زندگی‌کردند. سپس با ببر مازندران و پلنگ ایرانی هم‌نشین شدند و به‌عنوان شاهزادگان ارمنی معرفی‌شدند.

بسیاری از گربه‌سانان به‌دلیل ماهی‌گیری‌های فشرده یکی پس از دیگری منقرض‌شدند و بسیاری از درندگان ناپدید شدند. از جمله: مرال، الأرخص، اسب تاتار و گوزن موس و غیره.

حکاکی شیر روی دروازه ایشتار

شیرهای آسیایی قرن‌ها پیش در چندی از کشورهای عربی به‌ویژه فلسطین، لبنان و سوریه زندگی می‌کردند. این شیرها از آغاز مسیحیت وجود داشته و در کتاب آسمانی انجیل و تورات تحت نام‌های مختلف یاد شده‌اند. در این کتاب‌های آسمانی گفته شده‌است:«آن‌ها در جنگل‌ها و کوه‌ها و کوه هرمن و مناطقی از دره اردن زندگی می‌کردند. » در بسیاری از کتاب‌ها از جمله رمان حمزه (عموی پیامبر اسلام، محمد) و داستان‌های ابن مقفع در کلیله و دمنه به این شیرها اشاره شده‌است. علاوه بر این، در تعدادی از سنگ‌نبشته‌های امپراتوری روم شرقی و آشوری‌ها، مانند سنگ‌نبشته‌ای بر روی دروازهٔ ایشتار در عراق از این شیرها یاد شده‌است.

شیرهای آسیایی ساکن لبنان و فلسطین پس از جنگ‌های صلیبی منقرض‌شدند و نویسندگان عرب، تاریخ و زمان این انقراض را سده بیستم و چهاردهم میلادی می‌دانند، زمانی که آن‌ها در سامری و مناطق مجاور آن زندگی می‌کردند. اما در سال ۱۲۹۴، ۱ تا ۱۰ تن از آن‌ها در شهر رام‌الله و رودخانه یارکون، پس از باران‌های سنگین نابود شدند و صفاد منصوری (۱۳۰۴ میلادی۱۳۰۷ میلادی) از کشتار ۱۵ شیر آسیایی در جنگل ساحلی فلسطین خبر داد. شیرهای آسیایی طی این مدت در سوریه زندگی می‌کردند، تا این که در سال ۱۸۹۱ در حلب و میان‌رودان (دجله و فرات) توسط امپراتوری عثمانی در اواخر سده نوزدهم میلادی نابود شدند. در حالی که، هنوز بسیاری ادعا می‌کنند که آن‌ها در شبه‌جزیره عربستان نیز زندگی می‌کنند.

باقی‌ماندهٔ شیرها در اواسط سده نوزدهم میلادی در بسیاری از مناطق به‌شکل پراکنده ساکن‌شدند. با گسترش باروت، شیرها در بسیاری از مناطق به‌شکل گسترده‌ای نابود شدند و آخرین شیر در سال ۱۹۴۱، در ایران میان شیراز و جهرم دیده‌شدند. در سال ۱۹۴۴، واپسین جسد این گونه شیر در سواحل رود کارون در استان خوزستان دیده‌شد. شیرها در سده نوزدهم میلادی در ترکیه نیز زندگی می‌کردند.

اب و هوای ایران

امتداد رشته کوه‌ها و قرار داشتن آنها در مقابل یا موازات بادها و جریانات هوا نیز از عواملی است که همواره در تغییر آب و هوا مؤثر است.
"صراط" ایران در منطقه ­ی معتدله ی ­ خشک شمالی و در عرض متوسط روی کره زمین در ناحیه­ ی جنب استوایی و استوایی قرار دارد. همین موقع جغرافیایی با دوری از دریاهای بزرگ، به ویژه جریانات هوایی موجب شده است تا آب و هوای ایران خشک و بَری باشد، اما به سبب وسعت بسیار و وجود عوارض گوناگون طبیعی مانند ارتفاعات بلند در شمال و مغرب و پستی­های وسیع، چون دشت­های مرکزی در داخل فلات و افزون بر آن، مجاورت دریای مازندران و خلیج فارس و اقیانوس هند ـ که هریک از این افق­ها، اقلیمی جداگانه می‌سازند، ایران از اقلیم مختلف و آب و هوای متنوع برخوردار است.
ایران فلاتی مرتفع، نزدیک به دشت­های وسیع آسیا که ارتفاع متوسط آن حدود 1200 متر از سطح دریاست. وضع چین‌خوردگی­ها و ارتفاعات که بلندی برخی از آن­ها از 4 هزار متر بیشتر است و وجود دریاهای شمال و جنوب که دور از نواحی مرکزی قرار دارند، به ویژه وضع قرار گرفتن کوه­ها که بر گرد ایران حلقه زده‌اند این کشور را از جمله کشورهای نادر جهان قرار داده است که می‌توان در آن انواع آب و هوا را شاهد بود.

ارتفاع کوه­های ایران بقدری بلند است که از تأثیر بادهای مرطوب دریای مازندران، دریای مدیترانه و خلیج فارس در نواحی داخلی ایران جلوگیری می‌کند. به همین سبب، دامنه‌های خارجی این کوه­ها دارای آب و هوای مرطوب بوده و دامنه‌های داخلی آن خشک است. در کرانه‌های جنوبی دریای مازندران، آب و هوا معتدل و میزان بارندگی آن به ویژه در سواحل غربی گیلان بیشتر از دیگر نقاط است.
مقدار متوسط گرمای سالانه در حدود 18 درجه سانتیگراد است. آب و هوای قسمت غربی کشور مدیترانه‌ای است و در نواحی جنوبی آن، آب و هوای نیمه صحرایی گرم نیز بر آن تأثیر می‌گذارد. در این نواحی، تابستان­ها با گرمای سختی در دره‌ها و هوای معتدل در ارتفاعات همراه بوده و در زمستان­ها هوای معتدل در دره‌ها و سرمای سخت در ارتفاعات حکمفرماست.

در نواحی جنوبی، با وجود هوای مرطوبی که در سرتاسر این منطقه حاکم است، میزان حرارت بالاست، به طوری که حداکثر گرما در خوزستان به 54 درجه سانتیگراد نیز می‌رسد. از ویژگی­های این ناحیه تابستان­های گرم و زمستان­های معتدل است و اختلاف درجه حرارت در فصول مختلف و شب و روز زیاد نیست. به سبب وجود کوه­های البرز در شمال و رشته کوه­های ابرسن در غرب کشور، نواحی داخلی فلات ایران دارای آب و هوای خشک و بیابانی است. با توجه به مطالب بالا، سه نوع آب و هوا به طور کلی در ایران دیده می‌شود :
آب و هوای بیابانی و نیمه بیابانی، آب و هوای معتدل کوهستانی و آب و هوای معتدل مازندرانی.

damavand_143_resize_resize_400_01

مشخصات جغرافیایی ایران

کشـور ایران بـا وسعـت 1،640،195 کیلومتـر مربـع در نیمـه جنـوبی منطقه معتدل شمالی بین ΄03، °25 و ΄47، °39 عرض شمالی از خط استوا و ΄14، °44 و ΄20، °63 طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد. حدود 90 درصد از خاک کشور در محدوده فلات ایران واقع شده است. سرزمین ایران بطور کلی کوهستانی و نیمه خشک بوده و میانگین ارتفاع آن بیش از 1200 متر از سطح دریاست. بیش از نیمی از مساحت کشور را کوهها و ارتفاعات، یک چهارم آن را دشت ها و کمتر از یک چهارم دیگر آن را نیز زمین های در دست کشت تشکیل می دهد. پست ترین نقطه داخلی با ارتفاع 56 متر در چاله لوت و بلند ترین آن قله دماوند با ارتفاع 5610 متر در میان رشته کوه البرز قرار دارد، در کناره جنوبی دریای خزر ارتفاع زمین 28 متر پایین تر از سطح دریای آزاد می باشد.

saghez


مشخصات طبیعی

از نظر توپولوژی و مورفولوژی سرزمین ایران فلات نسبتا مرتفعی است که در بخش میانی کمربند چین خورده آلپ ـ هیمالیا قرار دارد. این رشته ارتفاعات عظیم که از اروپا تا آسیای مرکزی ادامه پیدا می کند، در ایران به دو شاخه کوههای البرز و زاگرس تقسیم می شود. شاخه جنوبی، رشته کوه زاگرس را می سازد که به صورت دیواره ای عظیم، ایران مرکزی را از جلگه بین النهرین جدا می سازد. این رشته در جنوب خاوری بصورت سدی تمام سواحل خلیج فارس را پوشانده و به رشته مکران وصل و وارد خاک پاکستان می شود.
شاخه شمالی، رشته البرز را بوجود آورده که از طرف شمال حوزه داخلی را از دریای خزر، و پس از اتصال به رشته کپه داغ، که امتداد شمال باختری ـ جنوب خاوری دارد، از صحرای قره قوم و خوارزم جدا می کند. در این نواحی قسمتی از رشته کوههای خاوری ایران با راستای شمالی ـ جنوبی که بین بلوک لوت در باختر و بلوک هلمند در خاور قرار دارد از شمال به کفه های خواب و از جنوب به رشته مکران می رسد و حصار حوزه مرکزی ایران را کامل می کند.
رشته سوم در قسمت میانی رشته البرز و زاگرس با راستای شمال باختری ـ جنوب خاوری در داخل پهنه فلات مانند مرکزی، ضمن برخورد با هسته های موجود مرکز ایران، اشکالی متنوع از حوزه های بسته یا دریاچه ای بوجود می آورد که ریخت شناسی کنونی دشت های داخلی را شکل داده است.
آب و هوا

بخش اعظم ایران در مقیاس جریان های عمومی نصف النهار جوی، منطبق بر ناحیه نشست هوا است و به این اعتبار، در یک الگوی یکنواخت توزیع اقلیم، در منطقه کمربند مناطق خشک و بیابانی جهان واقع شده است، با این وجود، تنوع اقلیمی در ایران بسیار زیاد است.
سه نوع آب و هوا را می توان در ایران تشخیص داد.
ـ آب و هوای بیابانی و نیمه بیابانی: بخش های وسیعی از سرزمین های داخلی و کناره های جنوبی ایران دارای این نوع آب و هواست. از ویژگی های این نوع آب و هوا وجود دوره گرمای خشک و طولانی است که گاه بیش از هفت ماه از سال را در بر می گیرد. میزان بارش سالیانه در این نواحی بین 30 ـ 25 میلی متر متغیر است.
ـ آب و هوای کوهستانی: که خود به دو نوع آب و هوای سرد کوهستانی و آب و هوای معتدل کوهستانی تقسیم می شود.
ـ آب و هوای سرد کوهستانی که حدود 40000 کیلومتر مربع از خاک ایران را به خود اختصاص می دهد. میزان بارش سالیانه در این نواحی بیش از 500 میلی متر است.
ـ آب و هوای معتدل کوهستانی که حدود 300000 کیلومتر مربع از خاک ایران را به خود اختصاص داده و میزان بارش سالیانه آن از 250 میلی متر تا 600 میلی متر متغیر است.
ـ آب و هوای خزری: که ناحیه باریک و کم وسعتی است میان دریای خزر و رشته کوه البرز، با میزان بارش سالیانه بین 600 تا 2000 میلی متر.
شکل2: نقشه متوسط بارندگی ایران
شکل3: نقشه نواحی اقلیمی ایران تنوع اقلیم های ایران معلول عوامل متداخلی است که از مهمترین آنها، گسترش عرض جغرافیایی، امتداد کوهستانها و تغییرات فاحش ارتفاعات در گستره پهناور کشور و بالاخره موقعیت سرزمین نسبت به دریا ها و گستره های آبی مجاور و دور را می توان نام برد.
محیط زیست

اکوسیستم های خشکی و دریایی، گونه های مختلف حیات، دریا ها و رودخانه ها، تالابها، جنگل ها و مراتع از عناصر تشکیل دهنده محیط زیست طبیعی به شمار می روند و هر یک به گونه ای در ایجاد شرایط پایداری حیات موثر واقع می شوند.
اگرچه بخش وسیعی از کشور را مناطق کویری و نیمه خشک و فلات مرتفع تشکیل می دهد و میزان بارندگی در سطح کشور کم است و تهدیدات علیه محیط زیست طبیعی جدی است ولی ایران از نظر تنوع در محیط زیست طبیعی از وضعیت خوبی برخوردار بوده و نمونه هایی از غنی ترین منابع طبیعی را می توان در کشور مشاهده نمود. ایران از نظر تعداد گونه های گیاهی یکی از فلورهای غنی جهان بوده و تالاب های کشور نیز به عنوان یکی از منابع غنی زیست محیطی تلقی می شود . عوامل ایجاد آب و هوای ایران را می‌‌توان به دو دسته‌ درونی و بیرونی تقسیم کرد: کشور ایران به سبب گستردگی عرض زیاد و وجود کوهستانهای بسیاری که آنرا در بر گرفته‌ اند و همچنین صدها هزار کیلومتر مربع زمینهای بیابانی و همجواری با دو دریای بزرگ در شمال و جنوب (عوامل درونی) و نیز به علت قرار داشتن در مجاورت نسبی اروپا و دریای مدیترانه و صحرای بزرگ افریقا و اقیانوس هند و مرتفعات داخلی آسیا و سرزمین وسیع سرد سیبری (عوامل بیرونی)، دارای آنچنان تنوعی در اقلیم است که در کمتر کشوری دیده می ‌شود. دمای هوا از‌ کمتر از 30- (اردبیل) تا بیشتر از 60 درجه سانتی ‌گراد (برخی مناطق جنوبی و یا کویرهای مرکزی ایران) تفاوت می‌ کند و باران متوسط سالانه ‌ی آن از کمتر از 5 سانتی‌ متر تا نزدیک 2 متر تغییرپذیر است و در میان این متغیرهاست که آثار عوامل درونی و بیرونی آب و هواهای متعدد و متنوعی پدید می‌‌آورد. عرض جغرافیایی و ارتفاع از مهمترین عوامل ایجاد تغییرات آب و هوا در ایران می‌باشند. جنوبی ‌ترین نقطه ایران تنها یک تا دو درجه با مدار راس السرطان فاصله دارد و در نتیجه نواحی جنوبی کشور در تمام سال دستخوش گرماست. از طرف دیگر در بخشهای شمالی (به استثنای سواحل خزر که تحت تاثیر آن دریا قرار دارند) و همچنین در کوهستان‌‌ها گرما در تابستانها به ندرت بروز می‌‌کند و اغلب در سال، 3 تا 4 ماه هر روز یخبندان،‌ یعنی سرمای زیر صفر دارند.

اثر دوری و نزدیکی دریا را می‌‌توان از مقایسه باران بسیار و پوشش گیاهی غنی و شرایط انسانی سواحل دریای خزر با بیابانهای خشک، بی‌ آب و علف و خالی از سکنه مرکز ایران به خوبی درک کرد. امتداد رشته کوه‌ها و قرار داشتن آنها در مقابل یا موازات بادها و جریانات هوا نیز از عواملی است که همواره در تغییر آب و هوا مؤثر است. در رشته کوههایی که در مقابل بادهای مرطوب قرار دارند، میان دامنه ‌های رو به باد و پشت به باد تفاوت زیادی از نظر مقدار باران و پوشش گیاهی وجود دارد.

زیستگاهای ایران

درگاه:ایران/زیستگاه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو

زیستگاه ۱

درگاه:ایران/زیستگاه/۱

Persian Fallow Deer 1.jpg

گوزن زرد ایرانی پستانداری از خانوادهٔ گوزن است. گمان می‌رفت که نسل این حیوان منقرض شده‌باشد تا این که در دههٔ ۱۹۵۰ گله‌ای از آن در خوزستان کشف شد. اینک گله‌هایی از گوزن زرد ایرانی در دشت ناز ساری در استان مازندران در محوطهٔ محصوری مراقبت می‌شوند. در برخی از باغ وحش‌های جهان نیز نمونه‌هایی از آن وجود دارد.

بیشتر...

زیستگاه ۲

درگاه:ایران/زیستگاه/۲

Persian Leopard sitting.jpg

پلنگ ایرانی بزرگترین یا یکی از بزرگترین زیرگونه‌های پلنگ است که بومی غرب آسیا است.این زیرگونه پلنگ در فهرست «گونه‌های در خطر انقراض» آی‌یوسی‌ان قرار دارد.

بیشتر...

زیستگاه ۳

درگاه:ایران/زیستگاه/۳

3 khulan am Wasser Abend.jpg

گورخر ایرانی نوعی گورخر آسیایی و پستاندار بزرگی متعلق به اسب‌سانان و بومی بیابان‌های ایران، سوریه،هند و تبت است. به این حیوان خر وحشی آسیایی نیز می‌گویند.در بین حیات وحش متنوع فلات ایران، گورخر ایرانی، که به دلیل منقرض‌شدن نسل‌اش در معرض انقراض قرار دارد، در زیست‌گاه حیات وحش یوت‌واتا، در اسرائیل پرورش داده شده‌است.

بیشتر...

زیستگاه ۴

درگاه:ایران/زیستگاه/۴

Cheetah in Singapore Zoo 290706.jpg

یوزپلنگ ایرانی یک زیرگونهٔ به‌شدت خطر در معرض انقراض از یوزپلنگ است که اکنون تنها چند ده قلاده از آن در ایران یافت می‌شود. این جانور در مناطق بیابانی زندگی می‌کند. نتایج جدیدترین تحقیقات نشان می‌دهد که بین ۷۰ تا ۱۰۰ یوز پلنگ در چهار منطقه خارتوران در شهرستان شاهرود، نای‌بندان در طبس و دره‌انجیر در بافق وجود داشته باشد.

بیشتر...

زیستگاه ۵

درگاه:ایران/زیستگاه/۵

Panthera tigris virgata.jpg

ببر مازندران در ناحیه گسترده‌ای از چین تا دریای سیاه می‌زیسته‌است. جنگلهای مازندران، قفقاز، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان و غرب چین زیستگاه این گونه از ببر بوده‌است که امروزه منقرض گردیده‌است.

بیشتر...

زیستگاه ۶

درگاه:ایران/زیستگاه/۶

Asiatic.lioness.arp.jpg

شیر ایرانی یا شیر پارسی یا شیر آسیایی، زیر گونه‌ای از شیرها می‌باشد که هم اکنون تنها در هند یافت می‌شود جاییکه شیر هندی نامیده می‌شود. این گونه شیر زمانی از دریای مدیترانه تا جنوب غربی آسیا یافت می‌شد. تنها جمعیت باقیمانده اینگونه شیر حدود ۲۵۰ تا ۳۵۰ قلاده شیری است که در جنگل گیر واقع در گجرات هند یافت می‌شود.

بیشتر...

زیستگاه ۷

درگاه:ایران/زیستگاه/۷

PawsChinchilla2.jpg

گربه ایرانی یکی از کهن‌ترین و مشهورترین نژادهای گربه است. گربه‌های مو بلند از حدود سدهٔ ۱۶ میلادی و حتی زودتر از آن در کشور ایران دیده شده‌اند. این گربه‌ها در سال ۱۶۲۰ توسط پییترو دلا ول به ایتالیا و فرانسه و پس از آن به انگلستان وارد شدند.

بیشتر...

زیستگاه ۸

درگاه:ایران/زیستگاه/۸

Sciurus anomalus - Jeita Grotto.jpg

سنجاب ایرانی گونه‌ای از جوندگان و از خانوداهٔ سنجابیان است. جنگل‌های معتدل مناطقی از ایران، ارمنستان، آذربایجان، گرجستان، یونان، عراق، اسراییل، اردن، لبنان، سوریه و ترکیه زیستگاه این جانور می‌باشند. مهمترین زیستگاه سنجاب ایرانی در ایران، جنگل‌های بلوط سردشت در آذربایجان غربی است.

بیشتر...

کوه ها غارها دشت ها و...

وه ها، غارها، دشت ها،دره هاو جلگه های ایران


پیدایش چین‌خوردگی ها و ناهمواری های ایران نتیجه حرکات کوه زایی اواخر دوران سوم است که پیدایش این چین‌خوردگی ها هم زمان با پیدایش کوه های جنوب اروپا و آسیا بوده است. درایران نمونه‌های مشخص ناهمواری به صورت کوهستان های بلند و پرحجم با دامنه‌های پرشیب و دره‌های تنگ و گذرگاه ها یا به صورت سرزمین‌های کمابیش هموار و یک نواخت دیده می‌شود. بیش از نیمی از وسعت ایران پوشیده از کوه های بلند است.
این کوه ها یا مانند البرز در طول صدها کیلومتر چون دیواری کشیده شده و عبور از آن فقط از طریق گردنه‌های بلند و گذرگاه ها عملی است، یا مانند زاگرس شامل رشته‌های مرتفع و موازی با دره‌های گود و دامنه‌های پرشیب است که نواحی داخلی ایران را از کناره ‌ خلیج فارس جدا می‌کند و تنها از راه دره‌های پرپیچ و خم رودها که در طول صدها هزار سال حفر شده‌اند، می‌توان از آنها عبور کرد. رشته کوه های خراسان با دره‌های وسیع، ارتباط ایران را با نواحی خاوری و شمال خاوری ایران به آسانی فراهم کرده‌اند.
کوهستان های ایران را می توان به کوه های شمالی, کوه های باختری و جنوبی, کوه های خاوری و کوه های مرکزی تقسیم کرد.
کوه های شمالی ایران مشتمل بر کوه های آذربایجان در شمال باختری و ماسیف البرز در مرکز و کوه های خراسان در مشرق می شود. مهم ترین کوه های آذربایجان، رشته کوه های قوسی شکل ارسباران واقع در ساحل رود ارس است. با قله «نشان کوه» به ارتفاع ۳۷۰۰ متر که از سوی غرب به آرارات و از سوی شرق به کوه های تالش متصل می‌شود. این رشته کوه ها دنباله رشته‌ کوه های قفقاز به شمار می‌آیند که با دره عمیق رود ارس از یک دیگر جدا می‌شوند. در داخل فلات آذربایجان دو توده عظیم کوهستانی سهند و سبلان قرار گرفته که هر دو از کوه های آتشفشانی خاموش با چشمه‌های آب معدنی فراوان هستند. بلندترین قله سهند ۳۷۱۰ متر و بلندترین قله مستور از برف سبلان ۴۸۱۱ متر ارتفاع دارد.
ماسیف عظیم البرز که در دوران چین‌خوردگی آلپی تکوین یافته، با قللی مرتفع و دره‌هایی عمیق مانند سد عظیم قوسی شکل به طول تقریبی ۶۰۰ کیلومتر بین دریای خزر و فلات مرکزی ایران واقع شده است. این دیوار عظیم در غرب با دره عمیق سفیدرود از کوه های تالش جدا شده، از سوی شرق به کوه های خراسان می‌پیوندد. عریض‌ترین و مرتفع‌ترین ناحیه این کوهستان قله دماوند به ارتفاع ۵۶۷۱ متر است و هر چه از دو سوی آن به طرف شرق و غرب پیش برویم، هم از ارتفاع و هم از عرض آن کاسته می‌شود.
قسمت سوم از کوه های شمالی ایران را کوه های خراسان در شمال خاوری تشکیل می‌دهد. این دسته از کوه ها به صورت رشته قوس های موازی از شاه کوه آغاز می‌شود و در جهت شمال باختری به جنوب خاوری تا هندوکش در افغانستان امتداد دارد. در میان این رشته کوه های موازی، دره‌ها و دشت های وسیع وجود دارد که گاهی پهنای آن در بعضی نقاط به حدود ۲۰۰ کیلومتر می‌رسد.
کوه های باختری و جنوبی, سراسر منطقه غرب ایران را در بر می گیرند و از کوه های آذربایجان، در شمال غرب ایران آغاز شده و به طرف جنوب و جنوب خاوری تا سلسله جبال مکران در بلوچستان امتداد می‌یابد. این سلسله جبال که کوه های زاگرس و شاخه‌های آن را تشکیل می‌دهند، مجموعه پستی و بلندی های منظم و ویژه‌ای است که در جنوب گسله‌های سراسری از کردستان جنوبی تا شمال تنگه هرمز گسترده شده است. زاگرس با جلگه‌های وسیع و دشت های پهناوری چون جلگه کرمانشاه درباختر و جلگه شیراز در جنوب، از هم جدا شده و به قسمت های شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم می‌شود.
ناحیه زاگرس شمالی که در جنوب کوه های آذربایجان قرار دارد, بلندی ارتفاع آن نسبت به نواحی دیگر کم تر است و در مقابل دره‌های تنگ متعدد و کوه و کمرهای سخت‌تری دارد که ارتباط‌ها را مشکل می‌کند. زاگرس مرکزی، مانند البرز میانی، مشتمل بر بسیاری از قلل بلند است که بیش از ۳۰۰۰ متر ارتفاع دارند و در بیش تر ایام سال در زیر پوششی از برف مستورند.
غالب این کوه ها پوشیده از جنگل‌های بلوط و نارون بوده و دامنه‌های آنها چراگاه های وسیع و محل ییلاق ایلات و عشایر کُرد، لُر و بختیاری است. این جنگل ها زیباترین چشم اندارهای طبیعی را رقم زده اند و منظره های بدیعی آفریده اند. مرتفع‌ترین ارتفاعات زاگرس به نام کوه های بختیاری در فاصله لرستان تا جلگه‌های شیراز واقع شده که از یک سو به فلات داخلی مرتبط است و از سوی دیگر به جلگه‌های خوزستان و ساحل خلیج فارس منتهی می‌شود. بلندترین نقطه آن زردکوه، ۴۵۴۷ متر ارتفاع دارد.
در نواحی جنوبی ایران، رشته‌ کوه های ساحلی در امتداد خلیج فارس و دریای عمان کشیده شده و تا بلوچستان امتداد دارد. ارتفاع رشته‌های جنوبی کم است و هر قدر به ساحل نزدیک می‌شود، از ارتفاع آن کاسته می‌شود. مهم ترین کوه های این ناحیه تنگستان و لارستان است که به سوی شرق کشیده و به کوه های بشاگرد در ساحل دریای عمان متصل می‌شوند.
بشاگرد با ارتفاع ۲۱۶۱ متر در جنوب باتلاق جازموریان با جهت خاوری – باختری کشیده شده و تقسیم‌کننده آب میان دریای عمان و جازموریان است. این کوه ها عموماً خشک‌ و فاقد پوشش گیاهی اند و دارای گردنه‌ها و گذرگاه ها صعب‌العبور هستند.
کوه های خاوری ایران, از خراسان در شمال تا بلوچستان در جنوب را در بر می گیرد که می‌توان آن ها را در سه واحد نسبتاً بزرگ کوهستانی خلاصه کرد: یکی واحد کوهستانی جام مرکب ارتفاعات با خزر، کوه سرخ، کوه سیاه، کوه هشتادان در جنوب خراسان که این دسته از کوه ها با اشکوب های ضخیم با ورقه‌های نمک و سنگ آهک تشکیل یافته و عموماً جهت خاوری – باختری دارند. دیگری کوه های قائن در جنوب جام که به سبب کم بودن بارندگی خشک و برهنه است. ارتفاعات معروف آن کوه کلات، کوه سلیمان، کوه آهنگران و شاه کوه است.
این دسته از کوه ها درجهت شمال باختری – جنوب خاوری امتداد داشته و در جنوب خاوری به دشت لوت منتهی می‌شوند. دسته سوم سلسله جبال مکران در بلوچستان است که از حوالی زابل در سیستان آغاز می‌شود و تا ناحیه چهل پشت، آخرین نقطه سرحدی ایران در بلوچستان امتداد می‌یابد. ارتفاعات مهم آن، کوه پلنگان، کوه ملک سیاه، کوه آتشفشان خاموش تفتان به ارتفاع ۴۰۵۰ متر است.
کوه های مرکزی ایران از تعدادی ارتفاعات غیرمنقطع رشته مانند در جهت شمال باختری به جنوب خاوری از حوالی کاشان تا فلات مرکزی بلوچستان ادامه دارد. عمده‌ترین کوه های رشته مرکزی، شامل قافلان کوه (در راه تهران – تبریز)، کوه های کرکس در جنوب کاشان، کوه های نایین در یزد، شیرکوه در جنوب باختری یزد، کوه های بارز و شهسواران در کرمان و کوه بزمان در مرکز بلوچستان است. نواحی مرکزی از نظر وجود کان های مختلف اهمیت بسیار دارد و از مشخصات طبیعی آن، باران کم، تغییرات ناگهانی هوا، وزش بادهای سخت، کمبود رودخانه‌های دایمی و سیلابی بودن رودهاست. زراعت نیز محدود به بستر رودخانه‌ها یا دامنه کوهستان ها است.
در مقابل کوهستان های بلند با دره‌های گود، پهنه‌های کم وبیش وسیع و همواری در داخل یا در حاشیه فلات ایران وجود دارند که این جلگه ها و دشت ها چشم اندازهای طبیعی بسیار زیبایی هستند. این سرزمین‌ها با وسعت و ارتفاع متفاوت در محل کوهپایه‌ها و یا در میان رشته‌ کوه ها گسترده شده‌اند. جلگه‌های ساحلی شمال کشور و دشت های مرکزی و جنوبی ایران نمونه هایی از این زمین ها به شمار می روند.
جلگه ها در شمال و جنوب ایران واقع شده اند. جلگه‌ ساحلی دریای خزر, حاشیه باریک جنوبی دریای خزر است که بلافاصله بعد از دریا آغاز می‌شود و امتداد آن تا دامنه‌های شمالی البرز می‌رسد. طول جلگه‌های ساحلی دریای خزر حدود ۵۰۰ کیلومتر و عرض این جلگه‌ها در طول خود از آستارا تا رود گرگان همواره متغیر و غالباً کم تر از ۲۰ کیلومتر بوده است. سواحل جنوبی خزر و درون این جلگه ها کشتزارهای سرسبز و رودخانه های متعدد جریان دارند و زندگی در پای کوه های جنگلی و مشرف به دریا رونقی عمیق دارد.
جلگه‌های ساحلی خلیج فارس و دریای عمان در جنوب ایران در طول تقریبی ۱۴۸۰ کیلومتر در مجاورت دو دریای عمان و خلیج فارس قرار دارد و رودخانه میناب، این منطقه ساحلی را به دو قسمت جلگه ساحلی خلیج فارس (از مصب اروندرود تا میناب) و جلگه ساحلی مکران (از میناب تا مرز پاکستان) تقسیم می‌کند. تنگه هرمز در ۸ کیلومتری بندرعباس حدفاصل میان این دو دریا قرار دارد.
دشت ها ی ایران مشتمل بر دشت های وسیع و متعددی در مناطق مختلف کشور است ولی بزرگ ترین و مهم ترین دشت های ایران دشت کویر و دشت لوت هستند که در میان کوه های البرز, خراسان, کوه های مرکزی و کوه های خاوری قرار گرفته اند و چاله بزرگی در مرکز ایران ایجاد کرده اند که بدیع ترین جلوه های بیابانگردی و توریسم صحرایی را به نمایش می گذارند. بیابان های ایران مساحتی حدود ۰۰۰/۳۲۰ کیلومتر مربع دارند که ارتفاعات آن ها را به چند حوزه‌ تقسیم می‌کنند. مهم ترین حوزه‌های آن یکی حوزه شمالی به نام کویر نمک و دیگری حوزه جنوبی به نام کویر لوت است.
کویر لوت در جنوب خاوری کشور واقع شده و در حدود ۸۰۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد. لوت را از لحاظ شکل ناهمواری و پراکندگی عوارض جغرافیایی می‌توان به سه بخش لوت شمالی، لوت جنوبی و لوت مرکزی تقسیم کرد که وسیع‌ترین و نیز پست‌ترین بخش بیابان لوت است و در آن نمونه‌های کامل انواع عوارض مختلف بیابانی دیده می‌شود. لوت، از لحاظ پوشش گیاهی بسیار فقیر و قسمت اعظم آن فاقد گیاه است. در هیچ قسمتی از ایران سرزمینی به این خشکی و کم گیاهی دیده نمی‌شود. منطقه فاقد حیات حدود ۲۰۰ کیلومتر طول و ۱۵۰ کیلومتر عرض دارد و قسمت‌های مرکزی لوت مرکزی به کلی فاقد گیاه است.
دشت کویر که به کویر نمک نیز شهرت دارد, فضای وسیع و بستر پر شده یک چاله زمین‌شناسی است که در جنوب رشته جبال البرز میان خراسان و سیستان و قم و کاشان و یزد قرار گرفته است. طول آن از شرق به غرب ۶۰۰ کیلومتر و عرض آن از شمال به جنوب از ۱۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتر است. سطح آن صاف و هموار با مختصر شیبی از کوه ها به پست‌ترین نقطه منتهی می‌شود.
بخش بزرگی از کویر نمک را شن و سنگ‌ریزه پوشانده است که اغلب دست خوش باد قرار می‌گیرند. طوفان های سخت، شن آمیخته به نمک را مانند امواج دریا به حرکت درمی‌آورد و گاهی به شکل تپه‌های طولانی به جا می‌گذارد. این تل های شنی که در اثر وزش باد تغییر جا می‌دهند، به تپه‌های ریگ روان معروفند. کویر نمک نیز از خشک‌ ترین نواحی ایران است: میزان بارندگی حدود ۱۰۰ میلی‌متر و اختلاف درجه حرارت شبانه روز در سال بسیار زیاد و بین صفر و هفتاد درجه است.